برگزیدگان

او که کامل آمده است

در خبرنامهی این ماه قصد دارم تا به چند نکته‌ی مهم در کلام خدا بپردازم. ما دارای پیغامی ‌باشکوه هستیم که خدا برای این نسل فرستاده است. او از برادر ویلیام برانهام استفاده کرد تا پیغام احیاء را به این نسل بدهد. اکنون این پیغام درحال پیش رفتن است، ولی هدف خدا آوردن کلیسا در یک تکامل و آمادگی برای آن دعوت عالی در مسیح عیسی است. حقیتاً از دیدن اینکه جنبههای مختلف پیغام دقیقاً با کتاب‌مقدّس تطابق دارد احساس شادمانی داشته‌ام. من قبلاً هرگز این چیزها را در رومیان باب 10 به وضوح ندیده بودم. درواقع وقتی به این باب نگاه می‌کردم فکر می‌کردم این باب یکی از آن باب‌هایی از کتاب رومیان است که بیشتر جنبه‌ی دنیوی دارد. هرچند که در حقیقت این باب بسیار فراتر از یک مسئله‌ی دنیوی و زمینی است. سه نکته در آن وجود دارد که بسیار ساده و صریح است.

همچنین آنها برای ما در درک بهتر نقشه‌ی نجات بسیار با اهمیّت هستند. درحقیقت اگر بیش از اندازه درگیر آن بشویم، نکات بسیار شگرفی را از دست خواهیم داد.

“اي برادران خوشي دل من و دعاي من نزد خدا به جهت اسرائيل براي نجات ايشان است. زيرا به جهت ايشان شهادت مي دهم كه براي خدا غيرت دارند، لكن نه از روي معرفت.”

عبارت غیرت در زبان یونانی به معنای اشتیاق، گرما وشور می‌باشد. آنها آتشی شعله‌ور در خود دارند که اشتیاق خدا را به ثمر می‌آورد، ولی نه به دلیل شناخت و تمیز دادن خداوند. نه صرفاً دانش، بلکه شناخت کامل و حقیقی. دانش یعنی دانستن، ولی شناخت یعنی تشخیص و بصیرت، یعنی شناخت و تشخیص. پس آنها برای خدا اشتیاق دارند، ولی تشخیص و شناختی از خود خدا و آنچه که اکنون درحال انجام آن است ندارند. چند لحظه به این فکر کنید. یهودیان به خدا ایمان داشتند، به وحدانیت او ایمان داشتند، به تورات او ایمان داشتند، به انبیاء گذشته ایمان داشتند و درعین حال وقتی خدا مردی به نام عیسی را به سمت آنها فرستاد، یعنی پسر خویش، آنها او را نپذیرفتند. وقتی او مردانی مانند پولس، پطرس، یوحنّا و یعقوب را به سمت آنها فرستاد نه تنها نمی‌توانستند حرف آنها را بپذیرند، بلکه قصد کشتن آنها را نیز داشتند. چقدر پذیرش تعلیم کتاب‌مقدّسی مردانی که خدا فرستاده تا کلام او را بگویند و تعلیم بدهند، حیاتی است.

“زيرا هر كه نام خداوند را بخواند نجات خواهد يافت. پس چگونه بخوانند كسي را كه به او ايمان نياورده‌اند؟ و چگونه ايمان آورند به كسي كه خبر او را نشنيده‌اند؟ و چگونه بشنوند بدون واعظ؟ و چگونه وعظ كنند جز اينكه فرستاده شوند؟ چنانكه مكتوب است كه «چه زيبا است پاي‌هاي آناني كه به سلامتي بشارت مي دهند و به چيزهاي نيكو مژده مي دهند.»”

این آیات به وضوح ضرورت مردانی که با یک پیغام از جانب خدا فرستاده شده‌اند را نشان می‌دهد. در این آیات هفت قدم نشان داده شده است. آدام کلارک یکی از الهیدانان متدیست قرن هجدهم، درباره‌ی هفت قدم در این آیات یادداشتی نوشت. این نکته‌ی زیبایی است که او به آن می‌پردازد.

• یک پیغام معیّن
• یک پیغام‌آور معیّن
• پیغام توسط او موعظه شده، اعلام شده و به شایستگی اظهار شده است.
• این اعلام پیغام، بادقّت توسط قوم گوش گرفته شده و مورد توجّه بوده است.
• پیغامی‌که آنها شنیدند، در ضمیر ایشان پذیرفته شده و به آن ایمان آوردند.
• نام خداوند عیسی، که تنها به نام او نجات مهیّا شده است، سپس؛
• نجات یا رستگاری از گناهان، و شادی و آرامش و خوشی، نتیجه‌ی چنین دعوتی خواهد بود، ایمان، شنیدن، موعظه کردن، فرستادن، و پیغام فرستاده شده، و این‌گونه تعلیم نجات، از طریق فیض از گزند هر سوء‌استفاده‌ای در امان خواهد بود.

برای اینکه نقشه‌ی نجات به درستی پذیرفته و درک شود، باید از این قدم‌ها عبور کند. یک پیغام آور باید فرستاه شده باشد تا پیغام را برای شما بیاورد، باید به دقّت به او گوش کنید، به آن ایمان بیاورید، نام خداوند عیسای مسیح را ازطریق ایمان در زندگیتان و عمل تعمید بخوانید. آبی که به آن تعمید می‌گیرید باعث نجات شما نمی‌شود، بلکه توصیفی است از ایمان شما که اگر به‌درستی صورت پذیرد بر طبق اعمال 2 : 38، وعده‌ی دریافت روح‌القدس را به‌دنبال دارد.

“لهذا ايمان از شنيدن است و شنيدن از كلام خدا. لكن مي‌گوييم آيا نشنيدند؟ البتّه شنيدند: «صورت ايشان در تمام جهان منتشر گرديد و كلام ايشان تا اقصاي ربع مسكون رسيد.»”

در مزمور 19 می‌خوانیم که آسمان جلال خدا را بیان می‌کند، و اساساً این بدان مفهوم است که ستارگان و تمام کواکب درحال اعلام جلال خدا به تمام زمین هستند و صدای آنها در همه جا شنیده می‌شود. درعین حال پولس این را برای کسانی به‌کار می‌برد که انجیل را موعظه می‌کنند. چرا او این‌کار را می‌کند، درحالی‌که معنی لغتی و تحت‌اللفظی آن برخلاف این است؟ عیسی، رسولان، یهودیان و برادر برانهام از روند ویژه‌ای به نام «فرامتنی» استفاده می‌کردند. این بدان معنی است که یک متن سطوح معانی متفاوتی را داراست. من درباره‌ی مفهوم تاریخی و لغوی متن کتاب‌مقدّس با شما صحبت کردم. معنی لغوی مزمور 19 این است که ستارگان و کواکب جلال خدا را برای تمام عالم بیان می‌کنند. مفهوم فرامتنی آن از انجیل صحبت می‌کند که باید به سمت تمام دنیا برود. وقتی کلام را می‌خوانید، می‌بینید که کلیسای اوّلیه چگونه عهد عتیق را تفسیر می‌کرد. آنها از هردو مفهوم لغوی و تمثیلی استفاده می‌کردند. یهودیان از تمام مبشرین مدرن امروز فراتر می‌رفتند و عنوان می‌کردند که کتب دارای سه مفهوم و معنی هستند. معنی و مفهوم لغوی، معنی روحانی و اخلاقی، و مفهوم سمبلیک و نمادگونه.

اکنون با درنظر داشتن این چیزها می‌خواهم به نقشه‌ی خدا برای کلیسای زمان آخر، قبل از ربوده شدن بپردازم. کتاب‌مقدّس اغلب از کمال و تکامل و یا کامل شدن صحبت می‌کند. ارتباط آن معمولاً به یک رخداد در آینده است. می‌خواهم در مورد این بحث کنم که این رویداد آینده در ارتباط با آمدن خداوند عیسی، به سمت کلیسا در ربوده شدن یا رستاخیز مردگان است. این یک عمل پیش رونده‌ی روح‌القدس در کلیسا است.

شکّی نیست که پولس از یک بلوغ ایمانی و حکمتی عالی در نقشه‌ی نجات برخوردار بود. بااین‌حال حتّی پولس از رستاخیز مردگان به‌جهت نیل به این هدف صحبت می‌کند. در یک شِمای بزرگ‌تر از نقشه‌ی نجات، می‌دانیم که تمام نجات (به‌علاوه‌ی رستاخیز جسم) عمل فیض خداست. در عین حال می‌دانیم که در فیض او سهیم هستیم. او فیض خود را در زندگی ما به انجام می‌رساند. ما خودمان کاری نمی‌کنیم که شایسته باشیم، بلکه در عوض این فیض و ذات اوست که در ما عمل می‌کند. با هم آنچه را که پولس برای فیلیپیان نوشت بخوانیم:

“10 مي‌خواهم مسيح و نيروي رستاخيزش را بشناسم و در رنج‌هاي او سهيم شده، با مرگش هم‌شکل گردم، 11 تا به هر طريق که شده به رستاخيز از مردگان نايل شوم. 12 نمي‌گويم هم‌اکنون به اينها دست يافته‌ام يا کامل شده‌ام، بلکه خود را به پيش مي‌رانم تا چيزي را به‌‌دست آورم که مسيحْ، عيسي، براي آن مرا به‌‌دست آورد. 13 برادران، گمان نمي‌کنم که هنوز آن را به‌‌دست آورده باشم؛ امّا يک کار مي‌کنم، و آن اينکه آنچه در عقب است به فراموشي مي‌سپارم و به‌‌سوي آنچه در پيش است، خود را به جلو کشانده، 14 براي رسيدن به خط پايان مي‌کوشم، تا جايزه‌اي را به‌‌دست آورم که خدا براي آن مرا در مسيحْ، عيسي، به بالا فرا‌‌خوانده است.”

مرتفع: روبه بالا، یا در قلّه. بالا، لبه.
خواندن: اشاره به یک دعوت (مجازی، تمثیلی)

دعوت متعالی خدا ربوده شدن است. او ما را خوانده و دعوت می‌کند و نتیجه‌ی آن در ربوده شدن است. او ما را می‌خواند تا به بالا برویم.

• پولس می‌خواست که به رستاخیز مردگان برسد. این نشان می‌دهد که چیزهای بیشتری وجود دارد که خدا می‌خواهد به کلیسا بدهد، نه مکاشفه‌ای جدید خارج از عهد جدید، بلکه تحقّق بیشتر در نقشه‌ی نجات.
• او از کامل بودن صحبت می‌کند، یا رسیدن به نقطه‌ای از بلوغ که هدف و پایان برنامه‌ی خداست.
• او از پیشبرد این هدف برای دریافت پاداش آن دعوت روبه بالا صحبت می‌کند.

پولس می‌خواهد به آن رستاخیز در میان مردگان دست یابد. اگر پولس تلاش می‌کند تا به آن دست یابد، پس دلالت بر این دارد، ایماندارانی هستند که نجات را دارند، ولی به آن نخواهند رسید. در مثل ده باکره می‌بینیم که دو گروه مسیحی وجود دارند. یکی داناست و به بزم نکاح وارد می‌شود و دیگری نادان است و به بزم نکاح وارد نمی‌گردد. پولس می‌خواهد که یک باکره‌ی دانا باشد که به فیض و دعوت خدا، به سمت آنچه در پیش روست، حرکت کند تا بتواند به آن دعوت مترقّی خدا دست یابد. چنین برمی‌آید که برخی با خدا رو به جلو حرکت نکرده و به آن دعوت مترقّی خدا در مسیح عیسی دست نمی‌یابند. این افراد نجات یافته‌اند، ولی آن دعوت رو به ترقی خدا را در زمان آخر تجربه نخواهند نمود. آنها می‌بایست وارد دوره‌ی جفا بشوند.

نگاهی عمیق‌تر بیندازیم و ببینیم که چه چیزی در انتظار کلیسا است.

“11 و او بخشيد بعضي رسولان و بعضي انبيا و بعضي مبشّرين و بعضي شبانان و معلّمان را، 12 براي تكميل مقدّسين، براي كار خدمت، براي بناي جسد مسيح، 13 تا همه به يگانگي ايمان و معرفتِ تّامِ پسر خدا و به انسانِ كامل، به اندازه قامت پُري مسيح برسيم.”

این نبوّتی درباره‌ی هدف خدمات پنجگانه است. خدا این خدمات را در کلیسا قرار داد تا او را به سوی تکامل رهنمون سازد، تا کلیسا را به نقطه‌ی بلوغ برساند. آن نقطه‌ی معیّن تکامل یا هدف نهایی چیست؟ درکلیسا نقطه‌ای خواهد بود که کلیسای راستین در یگانگی ایمان خواهد بود، نه در تقسیمات فرقه‌ای، بلکه در یک ایمان و شناخت از پسر خدا.

  1. یگانگی و اتّحاد در ایمان
  2. یگانگی شناخت از پسر خدا
  3. بلوغ انسانی (که در تکامل نیز خوانده شده است.)
  4. رسیدن به پری قامت مسیح

پولس در پی این بود تا این چیزها در ایّام او به وقع بپیوندند. امّا این امور در زمان حیات او رخ نداد. این امور باید درست قبل از رستاخیز و ربوده شدن کلیسا واقع شوند. اینها اموری هستند که ما را مهیّا و آماده‌ی ربوده شدن می‌نمایند. درست به همان صورت که در عبرانیان باب 11 می‌گویدکه آنها (مقدّسین عهد عتیق) بدون ما کامل نشوند. پس همین امر نسبت به کلیسا قبل از ربوده شدن مصداق دارد. آنها نمی‌توانند بدون ایمانداران زمان آخر تکامل یابند.

ما در آخرین ساعات تاریخ دنیا زندگی می‌کنیم و این هدف خداست تا کلیسای خویش را به تکامل رهنمون سازد. این تکامل چگونه انجام می‌شود؟ به چه چیزی شبیه است؟ اوّل قرنتیان 13 : 9 – 10 می‌گوید: “9 عطايايي مانند معرفت و نبوّت، جزئي و ناتمام است. 10 امّا با آمدن كمال، هر آنچه جزئي و ناتمام است از بين مي‌رود.” کمال در ارتباط با محبّت است. کلیسا به یک حالت محبّت کامل خواهد رسید.

“11 موقعي که بچّه بودم حرف‌هاي بچّگانه مي‌زدم و بچّگانه تفكّر و استدلال مي كردم. حال كه بزرگ شده‌ام از روش‌هاي بچّگانه دست کشيده‌ام. آنچه را اكنون مي بينيم، مثل تصوير تيره و تار آيينه است. 12 ولي در آن زمان همه چيز را روبه رو خواهم ديد. آنچه را كه اكنون مي دانيم جزئي و ناكامل است ولي در آن زمان معرفت ما كامل خواهد شد، يعني به اندازه‌ی كمال معرفت خدا نسبت به من!”

وقتی کودک بودید مانند یکی از آنها صحبت می‌کردید و یا مانند آنها رفتار می‌کردید، ولی زمانی‌که بالغ شدید، تمام آن چیزهای بی‌فایده‌ی دوران کودکی را کنار گذاشتید یا از خود دور کردید. آیا زمانی‌که بالغ شدید، دست از فکر کردن و صحبت کردن کشیدید؟ خیر، به صحبت کردن و تفکّر ادامه دادید، ولی این‌کار را در یک بلوغ فکری و رفتاری انجام می‌دهید.

پس شما در اینجا افرادی را دارید که هنوز نیاز به دریافت شیر از کلام را دارند، اصول اوّلیه، یا همان الفبای کتاب‌مقدّس. آنها هنوز قادر به هضم خوراک سنگین نیستند.

“1 بنابراين از كلام ابتداي مسيح در گذشته، به سوي كمال سبقت بجوييم و بار ديگر بنياد توبه از اعمال مرده و ايمان به خدا ننهيم، 2 و تعليم تعميدها و نهادن دست‌ها و قيامت مردگان و داوري جاوداني را. 3 و اين را بجا خواهيم آورد، هرگاه خدا اجازت دهد.”

باز ما نیاز داریم تا از همه‌ی اینها عبور کنیم، ولی درواقع هنوز از آنها عبور نکرده‌ایم. همیشه نیاز به توبه داریم، ایمان به خدا، تعلیم تعمید، دست‌گذاری، رستاخیز و داوری ابدی. تمام اینها نیازهای اساسی و مهم هستند، درعین حال پولس می‌گوید که باید از آنها عبور کنیم. این یعنی، ما نمی‌توانیم اینجا متوقّف شویم، ما باید به سمت کمال و بالغ شدن پیش برویم. اینها تنها الفبای تعالیم کتاب‌مقدّسی هستند، بیایید در ایمان عمیق‌تر و بالغ‌تر شویم.

در عهد جدید قانونی وجود دارد که کلیسا باید برای رسیدن و دست یافتن به کمال، یا بلوغ برای آن «دعوت مترقّی» خدا یا رستاخیز مردگان، بدان عمل نماید. نگارنده‌ی کتاب عبرانیان می‌گوید این را انجام می‌دهیم، اگر خداوند اجازت دهد. امّا او در آن زمان اجازه‌ی انجام این کار را به کلیسا نداد. این مربوط به آینده بود.

در اوّل قرنتیان صحبت از چیزهایی می‌شود که محو خواهد شد. این بدان معنا نیست که عطایای خدا تنزل می‌یابند. بلکه بدان معناست، زمانی می‌رسد که این عطایای روح تنها تحت بلوغ و محبّت کامل، به عمل خود ادامه خواهد داد.

حال، برگردیم به اوّل قرنتیان 13 : 12. نگاهی در آینه بطور معمّا، لیکن در آن وقت «رو در رو» و نه مبهم.
جان گیل در تفسیر خود از رو در رو دیدن می‌نویسد: “اینجا چیزی برای تفسیر دید وجود نخواهد داشت. هدف بسیار نزدیک خواهد بود. حتّی رو در رو، نما بسیار واضح خواهد بود. دید کامل خواهد بود و بالعکس همین هم برای هدف و سوژه صادق است. چنان‌که بدون کمترین مانعی همیشه ادامه خواهد داشت. به نظر می‌رسد اینجا یک مرجع دوچندان وجود داشته باشد. بخشی از آنچه که خدا درباره‌ی موسی از آن در اعداد 12 : 8 سخن می‌گوید. “با وي روبرو و آشكارا و نه در رمزها سخن مي گويم.” و نسبت به آنچه که یهودیان درباره‌ی او درمورد همین امر می‌گفتند: “تمام انبیاء…” می‌گوید انبیاء، (جمع)، “… از یک آینه می‌نگریستند که نوری نمی‌داد؛” یا چنان‌که اغلب می‌گویند لکّه دار بود و واضح نبود؛ “… موسی آقای ما از آینه‌ای نظر کرد که نور می‌داد. یا درجایی دیگر، صاف و واضح بود و بدون هیچ لکّی. باز هم می‌گویند، تمام انبیاء توسط فرشتگان نبوّت نمودند و از اینرو دیدند آنچه را که دیدند، ازطریق مثل‌ها، آقای ما موسی توسط فرشتگان نبوّت نمی‌کرد، چنان‌که گفته شده است: «با او رو در رو سخن خواهم گفت» و نیز می‌گوید: «و شبیه خداوند را معاینه می‌بیند» چنان‌که گفته شده بود دیگر مثلی نخواهد بود، بلکه او همه چیز را به وضوح و بدون ابهام خواهد دید، آنچه که شریعت هم بدان شهادت می‌دهد و می‌گوید، «آشکارا و نه در رمزها» چون او «با ابهام و معمّا» نبوّت نکرد…” نه به طریق معماگونه و مبهم، “بلکه آشکارا، چون موضوع را به وضوح می‌دید.”

دوآینه‌ی واضح و غیرواضح، دکترهای عرفان به آن «tiphereth» و «malchuth» می‌گویند.

آنها می‌گویند «Tiphereth» یک آینه‌ی بسیار شفاف و صیقل یافته است که موسی به آن نبوّت می‌کرد و رویا می‌دید و همه چیز را تقریباً دقیق می‌دید، به طرزی منحصربفرد. «Malchuth» آینه یا شیشه‌ی دیگری بود که واضح نیست، پس هرکه با آن نبوّت می‌کند «با ابهام» نبوّت می‌کند و به مثل‌ها.

حال رسول اظهار می‌کند، همان‌طور ‌که چنین تفاوتی بین موسی و سایر انبیاء است. یکی به وضوح می‌دید و دیگری از یک منظر تاریک‌تر. بله، تفاوتی بسیار بزرگ‌تر بین واضح‌ترین منظرهایی است که مقدّسین اکنون از امور الهی دارند و آنها از این پس به آن مبارک هستند و آنانی‌که خود را در آنها ظاهر سازد.

پس باز، این عبارت «کامل» در اشاره به تکامل و بلوغ آشکار می‌گردد. وقتی این کمال برسد، ما رو در رو خواهیم دید. چنان‌که موسی رو در رو با خدا صحبت کرد. ما او را کامل و بدون حجاب خواهیم دید و کاملاً خواهیم فهمید. قبل از این آنها خدا را در آینه‌ای تیره می‌دیدند. اکنون چنان‌که او ما را می‌شناسد، ما او را می‌شناسیم. او کاملاً اراده و وجود خویش را در این پیغام به ما مکشوف نموده است.

“بلکه در آن ايّام که هفتمين فرشته آهنگ نواختن شيپورش کند، سِرّ خدا تحقق خواهد يافت، آن‌‌گونه که بشارتش را به خادمان خود، انبيا، داده است.”

«تمام شده» یعنی به انتها رسیده، اجرا شده، نتیجه گرفته شده، کامل شد و منقضی شده.

پس سرّ خدا به تکامل خواهد رسید و در ایّام این صدا به انتها و نتیجه خواهد رسید. وقتی از عبارت teleho استفاده می‌کنید، صحبت از فرجام یا تکامل و تحقّق چیزی می‌کنید. پس این سرّ به انبیاء گفته شده بود و دلالت بر ایّام آن صدا دارد.

«صدا»: در لغتنامه‌ی استرانگ، یک صدا، (مانند یک مفصل در یک اندام طبیعی یا مصنوعی) ونیز یک جور امر کردن، (برای هر هدفی). صدا، آواز، نوا.

«صدا»: معادل عبارت sal-pid-zo در شیپور و کرنّا، نواخته شدن، لغوی و یا بصورت تمثیل.

در عهد عتیق اینکه امّت‌ها باید چگونه نجات یابند یک سرّ عظیم بود. یهودیان این حقیقت را درک نمی‌کردند. قسمتی از آن به اشعیاء، دانیال و زکریا نشان داده شد. خدا نشان داد که این چگونه می‌آید و از طریق پولس شروع به انجام آن نمود. سپس به پولس تکلّم کرده و می‌گوید که در آینده در برخی نکات کار خود با امّت‌ها را به اتمام رسانده و برای دعوت به نجات به سمت یهودیان باز می‌گردد.

“زيرا اي برادران، نمي خواهم شما از اين سرّ بي‌خبر باشيد كه مبادا خود را دانا انگاريد كه مادامي كه پري امّت‌ها درنيايد، سختدلي بر بعضي از اسرائيل طاري گشته است.” این کامل شدن است، به نهایت رسیدن، آخرین عمل، پایان و سرانجام رفتن انجیل به سمت امّت‌ها. این در زمان افشا و یا همان زمان صدای فرشته‌ی هفتم اتّفاق می‌افتد. افشای فرشته‌ی هفتم، همان پیغام اوست. پیغام او همچنان به سرتاسر دنیا می‌رسد و همچنان این افشاء درحال شنیده شدن است. بیایید تمام تصاویر را کنار هم قرار دهیم:

  1. خدا می‌خواهد کلیسا را به نقطه‌ای بازگرداند که تمام پنج خدمت، با علم به اینکه همان ایمان رسولان را دارا هستند، بتواند در کلیسا عمل کند.
  2. این مکاشفه به ما این امکان را می‌دهد تا به جای اینکه همه چیز را از دریچه‌ی یک آینه‌ی تاریک و کدر ببینیم، آن را رو در رو ببینیم. این، آن است که کامل و تکمیل است.
  3. سپس پنج خدمت به قوّت روح‌القدس کار می‌کند، تا کلیسا را برای کار خدمت مجهز سازد.
  4. کلیسا در اتّحاد خواهد بود، به سمت انسان کامل خواهد رفت، به شباهت پری قامت مسیح.
  5. این آن پروسه‌ای است که از طریق آن می‌توانیم به ربوده شدن برسیم، آن دعوت مترقّی و روبه بالای خدا.

پولس در جستجو و انتظار آمدن این تکامل در کلیسا، قبل از رخ دادن رستاخیز مردگان و ربوده شدن بود. گاهی اوقات ما این را در خویش نمی‌بینیم، ولی این روندی است که خدا در این نسل، ما را از آن عبور می‌دهد. این کاری است که امروز روح‌القدس درحال انجام آن است. این بدان معنا نیست که ما عاری از گناه هستیم. ولی بدان معناست که او ما را به نقطه‌ای از اتّحاد و بلوغ می‌رساند که ما را مهیّای ربوده شدن نماید، تا در هزاره بر امّت‌ها سلطنت و حکمرانی نماید.

این امروز چگونه در من کاربرد دارد؟ من یک خانم خانه‌دار و یا یک عضو ساده‌ی کلیسایی هستم. این کاری است که امروز روح‌القدس درحال انجام آن است. سوال این است که آیا به آن ایمان دارید؟ آیا می‌پذیرید که او درحال انجام این کار در نسل ماست؟ آیا به آن ایمان دارید؟ آیا ایمان دارید که این برای شماست؟ بسیار خوب! پس یادتان باشد، ما باید نجات خویش را در ترس و لرز از خدا به عمل آوریم. زیرا این خداست که به رضامندی خویش اراده‌ی خود را در ما عمل می‌کند، و آنکه کاری نیکو را در شما آغاز نموده امین خواهد بود، تا آن را تا روز عیسای مسیح در شما محقّق سازد. ما در این عمل سهیم هستیم. ما به کلام خوراک می‌گیریم. دعا می‌کنیم، با خدا مشارکت داریم و او را می‌پرستیم. این ما را در کار روح بنا می‌کند؛ ولی در حقیقت این مربوط به خداست که در این روز از شما استفاده کند. ما فقط می‌بایست خودمان را کاملاً تسلیم نقشه‌ی او برای امروز نماییم. این واپسین ساعت قبل از آمدن خداوند، برای ربوده شدن کلیسای خویش است.

اگر به این کلام ایمان دارید و می‌خواهید آنچه را که خدا در قلب شما انجام می‌دهد را بپذیرید، پس با من در این دعا متّحد شوید…

خداوندا! اکنون به حضور تو می‌آیم و مشتاق دیدن و دانستن آنچه که اکنون درحال انجام آن هستی، هستم. می‌خواهم تو را رو در رو ببینم و تو را کاملاً بشناسم، چنانکه خودم شناخته شده‌ام. نمی‌خواهم به دیدن تو در آینه‌ی تاریک و کثیف ادامه دهم. می‌خواهم تو را در قوّت رستاخیزت بشناسم، برای حرکت رو به جلو، به سمت آن دعوت مترقّی و روبه بالا در مسیح عیسی. این برای من است و ایمان دارم که تو می‌خواهی این را در قلب من عمل کنی، این کمال، این بلوغ، این کمالی که تو برای ما داری. این را در نام عیسای مسیح می‌طلبم. آمین!