گرسنگی از کلام خدا

  • اونتاریو، کانادا
  • ۱۴ فوریه ۲۰۲۱
  • ۱ ساعت و ۸ دقیقه

سلام و عرض ادب دارم خدمت همه عزیزان. خدا را شاکرم برای فرصتی که مهیّا شد تا در خدمت شما باشم.

موضوعی که قصد دارم امروز درباره‌ی آن صحبت کنیم هست “گرسنگی از کلام خدا” برای مطالعه‌ی کلام لطفاً با من کتاب عاموس 8 : 11 – 14 رو باز کنید.

۱۱ اینک خداوند یهُوَه می‌گوید: ایامی می‌آید که گرسنگی بر زمین خواهم فرستاد نه گرسنگی از نان و نه تشنگی از آب بلکه از شنیدن کلام خداوند. ۱۲ و ایشان از دریا تا دریا و از شمال تا مشرق پراکنده خواهند شد و گردش خواهند کرد تا کلام خداوند را بطلبند اما آن را نخواهند یافت. ۱۳ در آن روز دوشیزگان جمیل و جوانان از تشنگی ضعف خواهند کرد. ۱۴ آنانی که به گناه سامره قسم خورده، می‌گویند که «ای دان به حیات خدای تو و به طریقت بئرشَبَعْ قسم می‌خوریم»، خواهند افتاد و بار دیگر نخواهند برخاست

خدا به کلام خودش برکت بدهد.

برای اینکه درک بهتری از این آیات داشته باشیم، بد نیست که نگاهی داشته باشیم به شرایط اسرائیل در دوران عاموس.

همانطور که مستحضر هستید، نبوّت عاموس در حقیقت هشداری است نسبت به داوری قریب‌الوقوع خداوند.

درحالیکه قوم اسرائیل سبک زندگی خودشان را بعنوان سبک نرمال و قابل قبول باور دارند، ولی می‌بینیم که نبی آن را انحراف و رجاستی در برابر خداوند می‌بیند.

زمانیکه شما سرتاسر کتاب عاموس را بخوانید می‌بینید که آنها تمامی احکام خدا را منحرف کرده بودند.

هرچند که اسرائیل در بهترین شرایط شکوفایی اقتصادی قرار دارد، از نظر اخلاقی در نازلترین سطح ممکن خود بوده و فساد اخلاقی در بالاترین سطح ممکن قرار دارد.

ادامه بدهیم در عاموس 2 : 6 – 8

۶ خداوند چنین می‌گوید: به سبب سه و چهار تقصیرِ اسرائیل، عقوبتش را نخواهم برگردانید زیرا که مرد عادل را به نقره و مسکین را به زوج نعلین فروختند. ۷ و به غبار زمین که بر سر مسکینان است، حرص دارند و راه حلیمان را منحرف می‌سازند و پسر و پدر به یک دختر درآمده، اسم قدّوس مرا بی حرمت می‌کنند ۸ و بر رختی که گرو می‌گیرند، نزد هر مذبح می‌خوابند و شراب جریمه شدگان را در خانه خدای خود می‌نوشند.

 

 

اینجا ما در حقیقت شاهد وضعیّت کلیسای عهد عتیق، یعنی کسانی‌که خوانده شده بودند تا قوم خدا باشند هستیم.

آنها درحقیقت دیگر خدا را نمی شناسند، اطلاعاتی درباره‌ی او دارند، ولی شناختی از او ندارند.

·        امّا این فساد اخلاقی که در جسم در آنها می‌بینیم، یک شبه اتّفاق نیفتاده و این خود ثمره‌ی یک زنای روحانی‌ای است که اسرائیل مرتکب آن شده است.

بعنوان قوم خدا، درباره‌ی خدایان غیر به اسرائیل هشدار داده شده بود.

خروج 34 : 15 – 16

۱۵ زنهار با ساکنان آن زمین عهد مبند، والاّ از عقب خدایان ایشان زنا می‌کنند، و نزد خدایان ایشان قربانی می‌گذرانند، و تو را دعوت می‌نمایند و از قربانی‌های ایشان می‌خوری. ۱۶ و از دختران ایشان برای پسران خود می‌گیری، و چون دختران ایشان از عقب خدایان خود زنا کنند، آنگاه پسران شما را در پیروی خدایان خود مرتکب زنا خواهند نمود.

لاویان 17 : 7

 ۷ و بعد از این، ذبایح خود را برای دیوهایی که در عقب آنها زنا می‌کنند دیگر ذبح ننمایند. این برای ایشان در پشتهای ایشان فریضة دائمی خواهد بود.

لاویان 20 : 5 – 6

 ۵ آنگاه من روی خود را به ضد آن شخص و خاندانش خواهم گردانید، و او را و همة کسانی را که در عقب او زناکار شده، در پیروی مولک زنا کرده‌اند، از میان قوم ایشان منقطع خواهم ساخت.  ۶ و کسی که به سوی صاحبان اجنه و جادوگران توجه نماید، تا در عقب ایشان زنا کند، من روی خود را به ضد آن شخص خواهم گردانید، و او را از میان قومش منقطع خواهم ساخت.

پس همانطور که در آیات بالا دیدیم، خدا به کرّات نسبت به پرستش خدایان غیر، به عبارتی دیگر نسبت به زنای روحانی به قوم اسرائیل هشدار داده بود. این زنا بدین  معنا بود که انها با وجود اینکه قوم خدا بودند، خدایان غیر را پرستش می‌کردند.

و توجّه داشته باشید که عقوبت کسی‌که مرتکب چنین عملی در برابر خداوند بشود این است که از میان قوم منقطع خواد شد.

از طرفی دیگر در سرتاسر عهد عتیق می‌بینیم که خدا از خود بعنوان شوهر اسرائیل یاد می‌کند. با هم نگاهی داشته باشیم به چند آیه:

ارمیا 3 : 14

۱۴ پس خداوند می‌گوید: ای پسران مرتدّ رجوع نمایید زیرا که من شوهر شما هستم و از شما یک نفر از شهری و دو نفر از قبیله‌ای گرفته، شما را به صهیون خواهم آورد.

ارمیا 31 : 31 – 32

 ۳۱ خداوند می‌گوید: اینک ایامی می‌آید که با خاندان اسرائیل و خاندان یهودا عهد تازه‌ای خواهم بست. ۳۲ نه مثل آن عهدی که با پدران ایشان بستم در روزی که ایشان را دستگیری نمودم تا از زمین مصر بیرون آورم زیرا که ایشان عهد مرا شکستند، با آنکه خداوند می‌گوید من شوهر ایشان بودم.

پس می‌بینیم که در حقیقت، اسرائیل کلیسای عهد عتیق است، یا به نوعی عروس عهد عتیق، چون خدا دارد خود را شوهر اسرائیل می‌خواند.

آنها تحت تعهّد و تقیّد کلامی بودند که توسّط یک نبی، یعنی موسی بدانها سپرده شده بود.

آنها باید آن احکام را حفظ نموده و کلام را متابعت می‌کردند.

امّا آیا آنها این کار را کردند؟

بیائید نگاهی داشته باشیم به زنای اسرائیل.

حزقیال 16 : 15 – 30

 ۱۵ امّا بر زیبایی خود توکل نمودی و به سبب آوازه خویش زناکار گردیدی و زنای خویش را بر هر رهگذری ریختی و از آن او شد.  ۱۶ و از لباسهای خود گرفتی و مکان‌های بلند رنگارنگ برای خود ساخته، بر آنها زنا نمودی که مثل این کارها واقع نشده و نخواهد شد.  ۱۷ و زیورهای زینت خود را از طلا و نقره، من که به تو داده بودم، گرفته، تمثالهای مردان را ساخته با آنها زنا نمودی.  ۱۸ و لباس قلاّبدوزی خود را گرفته، به آنها پوشانیدی و روغن و بخور مرا پیش آنها گذاشتی.

خودت را برای خدایان غیر آراستی و آنها را پرستیدی. فراموش نکنید که دارید به مکالمه‌ی یک شوهر با همسر خود گوش می‌کنید.

 ۱۹ و نان مرا که به تو داده بودم و آرد مَیده و روغن و عسل را که رزق تو ساخته بودم، پیش آنها برای هدیه خوشبویی نهادی و چنین شد. قول خداوند یهوه این است.  ۲۰ و پسران و دخترانت را که برای من زاییده بودی گرفته، ایشان را به جهت خوراک آنها ذبح نمودی. آیا زنا کاری تو کم بود  ۲۱ که پسران مرا نیز کشتی و ایشان را تسلیم نمودی که برای آنها از آتش گذرانیده شوند؟ ۲۲ و در تمامی رجاسات و زنای خود، ایام جوانی خود را حینی که عریان و برهنه بودی و در خون خود می‌غلطیدی بیاد نیاوردی. ۲۳ و خداوند یهوه می‌گوید: «وای بر تو! وای بر تو! زیرا بعد از تمامی شرارت خود  ۲۴ خراباتها برای خود بنا نمودی و عمارات بلند در هر کوچه برای خود ساختی.  ۲۵ بسر هر راه عمارتهای بلند خود را بنا نموده، زیبایی خود را مکروه ساختی و برای هر راهگذری پایهای خویش را گشوده، زناکاریهای خود را افزودی. ۲۶ و با همسایگان خود پسران مصر که بزرگ گوشت می‌باشند، زنا نمودی و زناکاری خود را افزوده، خشم مرا به هیجان آوردی.  ۲۷ لهذا اینک من دست خود را بر تو دراز کرده، وظیفه تو را قطع نمودم و تو را به آرزوی دشمنانت یعنی دختران فلسطینیان که از رفتار قبیح تو خجل بودند، تسلیم نمودم.  ۲۸ و چونکه سیر نشدی، با بنی آشور نیز زنا نمودی و با ایشان نیز زنا نموده، سیر نگشتی. ۲۹ و زناکاریهای خود را از زمین کنعان تا زمین کلدانیان زیاد نمودی و از این هم سیر نشدی. ۳۰ خداوند یهوه می‌گوید: «دل تو چه قدر ضعیف است که تمامی این اعمال را که کارِ زنِ زانیه سلیطه می‌باشد، بعمل آوردی.

سلیطه. [ س َ طَ ] (ع ص ) زن دراززبان. (منتهی الارب )(زمخشری ) (دهار). زن هرزه چانه و زبان دراز. (آنندراج ). چیره بر شوی. (یادداشت مؤلف ). زن غوغایی و فتنه انگیز و زبان دراز و چغاز. (ناظم الاطباء) 

اتّفاقی که افتاده است این است که آنها تمثال مردان را ساخته با آنها مرتکب زنا شده‌اند. تمثالهای این الاهیدان، یا آن الاهیدان، فلان خادمِ پیغام یا فلان خادمِ پیغام.در عین‌حال دارند خودشان را قوم خدا خطاب می‌کنند درحالیکه خدا نظر دیگری درباره ی آنها دارد.

و در کتاب عاموس ما شاهد نتیجه‌ی عملکرد آنها هستیم. آنها در بهترین حالت زندگی خودشان هستند، بهترین اوقات را دارند، دارند لذّت می‌برند و نسبت به کلام خدا بی‌تفاوت شده‌اند.

نام عاموس یعنی «بار مسئولیت» کسی‌که بار مسئولیت را بدوش می‌کشد، و پیغام او به اسرائیل، پیغام دائم داوری و توبیخ است، که حقیقتاً مسئولیتی سنگین است. چه کسی دوست دارد چنین پیغامی را موعظه کند؟

اصلا چه کسی دوست دارد چنین پیغامی را بشنود و توبیخ شود؟ همه دوست دارند از خدای محبّت بشنوند، از خدایی که تحت هرشرایطی آنها را دوست دارد و برایش مهم نیست که آنها در چه وضعیّتی هستند.

وقتی به خود عاموس نگاه می‌کنیم می‌بینیم که بر طبق استانداردهای مدرن اسرائیل، او نه خودش نبی بود و نه پسر یک نبی بود.

او جماعت زیادی نداشت، حمایت مالی کلیساها و گروه‌های بزرگ را هم نداشت و تک‌وتنها بود.

امّا در عاموس 7 : 14 – 15 می‌گوید:

 ۱۴ عاموس در جواب اَمَصیا گفت: «من نه نبی هستم و نه پسر نبی بلکه رمه‌بان بودم و انجیرهای برّی را می‌چیدم.۱۵ و خداوند مرا از عقب گوسفندان گرفت و خداوند مرا گفت: برو و بر قوم من اسرائیل نبوّت نما.

این درست که از نظر شما کسی نیستم، ولی از جانب خودم نیامدم و به‌دنبال منفعت خودم هم نیستم. این خداست که من را برای نبوّت انتخاب کرده نه شما یا یک گروه دیگر، خود خدا و تنها در برابر اوست که مسئول و پاسخگو هستم.

این در حقیقت الگو و رفتار هر خادم راستین خداست. او تنها در برابر خداست که پاسخگوست و نباید بخاطر اینکه احساسات جماعت را جریحه‌دار نکند، یا اینکه مقبولیّت خود را از دست ندهد، از اعلام کلام خدا چشم‌پوشی کند.

شاید ایمان به پیغام عاموس برای آنها خیلی خوشایند نبود، چون اثری از محبّتی که آنها بدنبالش بودند در آن پیغام دیده نمی‌شد.

پیغام او پیغام محکومیّت و اخطار بود و این چیزی نبود که با سبک و سیاق زندگی آنها جور در بیاید.

امّا مهم نبود که آنها چه می خواهند و به چه چیزی باور دارند، چون خدا کلام خودش را محقّق ساخت.

غالب تاریخ‌دانان با هم در این زمینه در توافق هستند که حدود سال 722 قبل از میلاد بود که آشوریان به اسرائیل حمله‌ور شدند.

پس این خدا بود که عاموس را برای نبوّت فرستاد نه یک انسان، و بعد با تحقّق بخشیدن به پیغام او، نبی خویش را به اثبات رسانید. حقیقتاً کمترین اهمیّتی نداشت که اسرائیل پیغام را بپسندد یا نه، خدا آن را اعلام کرده بود و این تنها حقیقت موجود بود.

او توسط چند خادم مشهور انتخاب نشده بود، بلکه خود خدا بود که او را به خدمت گماشته بود.

پذیرش و ایمان به آن پیغام به منزله‌ی حیات، و رد کردن آن پیغام به منزله‌ی موت و نابودی بود.

اگر به شرایط اسرائیل دقّت کنید می‌بینید که بسیار مشابه به شرایط دوره‌ی کلیسای لائودیکیه است. آنها بی‌نیاز از هرچیزی هستند، توانگرند، خادمینشان از محبّت و انجیل کامیابی موعظه می‌کنند و تفکّرات و تفاسیر خویش را بعنوان پرستش مورد قبول جامعه و ایمان‌داران به ‌آنها ارائه می‌کنند.

پس با اندکی دقّت می‌بینیم که علیرغم اینکه به نظر می‌رسد همه چیز دارند، همچنان فقدان کلام را در بین آنها شاهد هستیم. کلام در هیچ‌کجا یافت نمی‌شود چراکه قوم اصلاً تمایلی به دانستن کلام ندارند.

می‌دانیم که اسرائیل نمادی است از اموری که باید در آینده باشند، هرچه که در اسرائیل واقع می‌شود نمادی است از آنچه که در بعد روحانی باید برای کلیسا اتّفاق بیفتد.

آنها اصلاً چگونه باید کلام را می‌شنیدند؟ چون کلام به ما می‌گوید که ایمان از شنیدن است و شنیدن از کلام خدا.

پس اگر قرار باشد که آنها ایمان داشته باشند، چگونه باید این کلام را بشنوند؟ از طریق خدمت کاهنین برادر و خواهر گرامی.

خداوند عیسی قیام کرده،      0302 – 55  ویلیام ماریون برانهام

151. امروز داشتم بخش کوتاهی از کلام را می‌خواندم. در یوئیل… در عاموس 8 : 11 جائی‌که می‌گوید: «که گرسنگی بر زمین خواهد بود نه گرسنگی از نان و نه تشنگی از آب، بلکه از شنیدن کلام خداوند.، که قوم  از دریا تا دریا و از شمال تا مشرق پراکنده خواهند شد و گردش خواهند کرد تا کلام خداوند را بطلبند اما آن را نخواهند یافت.» اگر این فراخور این کشور در این زمان نباشد، نمی‌دانم که دیگر فراخور کجاست. درست است. ما محتاج نان نیستیم، به فراوانی آن را داریم. خوراک زیادی داریم، لباسهای فراوانی برای پوشیدن داریم، خانه‌های زیبا برای زندگی کردن در آن، و هر چیزی که بخواهیم؛ ولی یک قحطی از شنیدن کلام خدا وجود دارد. کسی نمی‌داند به چه چیزی باور داشته باشد. درست است.

152. همه در تشویش هستید؛ یکی این را می‌گوید و دیگری آن را، یکی این را می‌گوید و یکی دیگر، یک چیز دیگر می‌گوید. تفکّراتتان را بر پایه‌ی خداوند چنین می‌گوید قرار دهید، خدا آن را تائید خواهد کرد.

حالا اگر این همان روایت کلیسای لائودیکیه در مکاشفه 3 : 14 نیست به من بگویید. آنها تعالیم خودشان، اعتقادنامه‌های خودشان و دگم‌های خودشان را به‌جای کلام خدا دارند.

چرا باید یکی یک چیز بگوید و دیگری یک چیز دیگر؟ چون هیچ درکی وجود ندارد.

 رومیان 10 : 17

 ۱۷ لهذا ایمان از شنیدن است و شنیدن از کلام خدا.

پولس به ما می‌گوید که ایمان از شنیدن است و شنیدن از کلام خدا.

خداوند ما عیسی در انجیل یوحنّا 5 : 24 می‌گوید:

۲۴ آمین آمین به شما می‌گویم که ساعتی می‌آید بلکه اکنون است که مردگان آواز پسر خدا را می‌شنوند و هر که بشنود زنده گردد.

در اسرائیل چند نفر کلامی را که توسّط عاموس اعلام شد به گوشهای خود شنیدند؟

در اسرائیل چند نفر کلامی را که توسّط خداوند عیسی اعلام شد به گوشهای خود شنیدند؟ چند نفر ایمان پذیرفتن کلام را داشتند؟

مسئله این نیست که نشنیدند. چیزی که پولس و خداوند ما عیسی از شنیدن دارند اعلام می‌کنند نه شنیدن به گوشهای جسمانی بلکه فهمیدن و درک چیزی است که گفته شده.

عبارت یونانی به کار رفته در متن عبارت akouo  به معنی درک کردن و فهمیدن است.

این مشکل قوم در دوران عاموس بود، این مشکل قوم در دوران خداوند عیسی بود و این مشکل قوم در دوران ماست.

همیشه مشکل یکی بوده چون همواره انسان تلاش کرده تا هر احساساتی که دارد و هر اندک تفسیری که فکر می‌کند از کلام دارد را به نام خدا به خورد قوم بدهد.

توجّه  داشته باشید که آنها هرگر نیامدند به صورت علنی بگویند که به یهوه ایمان ندارند.

 آنها همواره مدّعی ایمان به یهوه بودند، امّا این تنها یک ایمان و اعتراف زبانی بود و هرگز هیچ ایمان راستینی در دلهایشان نبود.

بنابراین، دیگر مهم نبود که چقدر سخت در تلاش هستند

چون آنها هرگز کلام را نداشتند، چون اصلاً نحوه‌ی ارائه‌ی‌کلام توسّط خدا برای قوم برای آنها مهم نبود.

تردیدی نیست که آنها مذهبی بودند، امّا دیگر درحال پرستش یهوه نبودند زیرا:

  • آنها خدا را از طریق راه مهیّا شده‌ی خدا، یعنی کلام نبی پرستش نمی‌کردند. بلکه پرستش آنها مبتنی بود بر اعتقادنامه‌ها و تعالیم انسانی خویش که گواه آن را در متّی 15 : 7 – 9 می‌بینیم.

در نتیجه‌ی انجام این‌کار، آنها همواره از تشخیص کلامی‌که مدّعی ایمان به آن بودند، غافل بودند.

چرا قوم اینقدر در تلاطم هستند؟ 0101-56

194. به قدس‌الاقداس وارد شوید، جائی‌که تمام ضجّه‌های این دنیا…. کتاب مقدّس گفت که: «در ایّام آخر قحطی بر روی زمین خواهد بود، قحطی نه از نان و نه از آب، بلکه از شنیدن کلام خدا و مردم از شرق به غرب و به همه جا برای یافتن آن رهسپای خواهند شد» ساعتش الان است.

195. اکنون ساعتی است که مردان خود را مانند خدایان برافراشته‌اند و می‌خواهند که جلال یابند، وقتی که مردم می‌گویند: «اوه، دکتر فلان و فلان..»

196. پولس گفت: «مرا هراسی نیست، مگر اینکه بخواهید مرا در عوض چیزهایی که برایتان موعظه کردم پرستش کنید. هرگز با سخنان مقنّع حکمت انسانی نزد شما نیامدم، بلکه به قوّت رستاخیز عیسی مسیح، تا امید شما بر آن باشد.» امروز ایّام مهیبی است. قوم در همه جا پراکنده شده‌اند.

برادر برانهام از چه صحبت می‌کنی؟ ما امروزه 4000 فرقه‌ی بی‌نظیر داریم. اصلاً می‌دانی سالانه چند نفر از طریق برنامه‌های بشارتی ما ایمان می‌آورند؟

ما به عیسی ایمان داریم، ما ایمان داریم که او برای گناهان ما مرد، ما ایمان داریم که او یکروز برای بردن عروس خود باز‌می‌گردد و ما همانیم.

اصلاً می‌دانی ما چقدر همدیگر را محبّت می‌کنیم؟

اصلا چطور ممکن است با وجود 4000 فرقه‌ی مختلف شاهد قحطی کلام باشیم؟

اصلاً شاید دچار اشتباه شدی برادر، بخاطر همین هم خدا به من ماموریّت داد تا تو را در تعلیمت اصلاح کنم. روح‌القدس در اطاق خوابم با من ملاقات کرد و من را مأمور این‌کار کرد.

مسلّم است که شاهد قحطی کلام هستیم برادر و خواهر گرامی، چون کلام آشکار شده‌ی خدا را در کمتر جایی است که می‌شنویم. کسی تمایلی به شنیدن این کلام ندارد. اصلاً نمی‌خواهند که سروکاری با این کلام داشته باشند.

مکاشفه 3 : 14 – 22

 ۱۴ و به فرشته کلیسای در لائودکیه بنویس که این را می‌گوید آمین و شاهد امین و صدیق که ابتدای خلقت خداست.  ۱۵ اعمال تو را می‌دانم که نه سرد و نه گرم هستی. کاشکه سرد بودی یا گرم. ۱۶ لهذا چون فاتر هستی یعنی نه گرم و نه سرد، تو را از دهان خود قی خواهم کرد. ۱۷ زیرا می‌گویی دولتمند هستم و دولت اندوخته‌ام و به هیچ چیز محتاج نیستم و نمی‌دانی که تو مستمند و مسکین هستی و فقیر و کور و عریان.

ما عطایا داریم، ما خدمت داریم، ما شاهد شفاها هستیم، ما برنامه‌های خودمان را داریم.

 ۱۸ تو را نصیحت می‌کنم که زر مصفای به آتش را از من بخری تا دولتمند شوی، و رخت سفید را تا پوشانیده شوی و ننگ عریانی تو ظاهر نشود، و سرمـه را تا به چشمـان خود کشیـده بینایـی یابـی. ۱۹ هر که را من دوست می‌دارم، توبیـخ و تادیب می‌نمایم. پس غیور شو و توبه نما  ۲۰ اینک بر در ایستاده می‌کوبم؛ اگر کسی آواز مرا بشنـود و در را باز کنـد، به نـزد او درخواهم آمد و با وی شـام خواهـم خـورد و او نیـز با مـن. ۲۱ آنکه ‌غالب آید، این را به وی خواهـم داد کـه بر تخت من با من بنشینـد، چنانکه مـن غلبـه یافتم و با پدر خود بر تخت او نشستـم. ۲۲ هـر که گـوش دارد بشنود که روح به کلیساها چه می‌گوید.

آیا این دقیقاً همان شرایطی نیست که اسرائیل در آن بود؟ آنها گمان می‌کنند که همه چیز دارند.

اشعیا 4 : 1

۱ و در آن روز هفت زن به یک مرد متمسّک شده، خواهند گفت: «نان خود را خواهیم خورد و رخت خود را خواهیم پوشید، فقط نام تو بر ما خوانده شود و عار ما را بردار.

به نام عیسی موعظه می‌کنند، به نام عیسی دعا می‌کنند، امّا اصلاً نمی‌دانند که این عیسی کیست. یا او را یکی از سه خدا می‌کنند یا او را خود خدا می‌دانند.

بخاطر همین است که در نهایت او را بیرون انداخته‌اند و او رادر بر در می‌کوبد.

فاقد حیات کلام آشکار شده‌ی خدا هستند و درعین‌حال همه چیز دارند.

در همان حال، مسکین و فقیر و کورند و نمی‌دانند. گمان می‌برند که نور دارند ولی نورشان تاریکی است.

متّی 6 : 23

۲۳ اما اگر چشم تو فاسد است، تمام جسدت تاریک می‌باشد. پس اگر نوری که در تو است ظلمت باشد، چه ظلمت عظیمی است!

کشف کلام است که نور می بخشد، زمانی‌که مکشوف می‌گردد، آنها گمان می‌برند که دارای مکاشفه هستند، ولی مکاشفه‌ی آنها مکاشفه‌ی ظهور کلام نیست.

مکاشفه‌ی آنها، مکاشفه‌ای است از یک نبوّت کاذب.

 ارمیا 5 : 30 – 31

 ۳۰ امری عجیب و هولناک در زمین واقع شده است. ۳۱ انبیا به دروغ نبوّت می‌کنند و کاهنان به واسطه ایشان حکمرانی می‌نمایند و قوم من این حالت را دوست می‌دارند و شما در آخر این چه خواهید کرد؟

آنها کلامی برای موعظه کردن دارند، آنها دارای مسح هستند، صاحب عطایا هستند، یادتان هست که در اشعیا چه گفت؟ نان خود را می‌خوریم و ردای خویش را می‌پوشیم.

اشتباه نکنید، آنها هم تولّد تازه دارند، ولی این تولّد تازه نه از تخم غیرفانی بلکه از تخم فانی، یعنی همانی که پطرس در رساله‌ی نخست خود می‌گوید. اوّل پطرس   22 – 25

تابحال چند کتاب و رساله درباره‌ی تعلیم کذبه‌ی تثلیث یا جیزز اونلی به رشته‌ی تحریر درآمده است؟ اغراق نیست اگر بگوییم میلیونها جلد کتاب و رساله چاپ شده است.

پس نگویید که آنها فاقد مکاشفه هستند و یا نمی‌توانند مکاشفه‌ای داشته باشند، چون شاهد این هستیم که اتفاقاً مکاشفه هم دارند، ولی این مکاشفه، مکاشفه‌ی آشکار شده‌ی کلام خدا نیست، چون اصلاً ظهوری وجود ندارد

در ایّام عاموس، خادمین می‌توانستند به ثمره‌ی خدمتشان اشاره کنند و تعداد اعضا و یا فالوورهایشان را نشانه‌ی تائید خدا بدانند، کارهایی که انجام داده‌اند، دستاوردهایی که داشته‌اند.

در ایّام خداوندمان عیسی هم می‌توانستند همین‌کار را بکنند، می‌توانستند از تمام مراسم‌هایی که داشتند صحبت کنند، در عین‌حال، آنها کسانی بودند که کلام را رد کردند.

امروز هم دقیقاً به همین‌صورت است، می‌توانند از برنامه‌های بشارتی صحبت کنند، می‌توانند از نبی حرف بزنند، در مورد آن ساعت‌ها صحبت کنند بدون اینکه بدانند که این نمایانگر چیست.

برادر و خواهر گرامی، به ما هشدار داده شده است، پولس رسول در همان نخستین عصر هشدار داد که انحراف از کلام اتّفاق خواهد افتاد.

اعمال 20 : 29 – 30

۲۹ زیرا من می‌دانم که بعد از رحلت من، گرگان درنده به میان شما درخواهند آمد که بر گله ترحم نخواهند نمود  ۳۰ و از میان خود شما مردمانی خواهند برخاست که سخنان کج خواهند گفت تا شاگردان را در عقب خود بکشند.

چطور این کار را انجام می‌دهند؟ چطور کلام را منحرف می‌کنند؟ بیایید جواب را از دهان نبی بشنویم.

0513 – 62   طریق یک نبی راستین

343.  عاموس می‌دانست، بله آقا. عاموس می‌دانست که معشوقه‌های بیدین اسرائیل به زودی او را از بین خواهند برد.

344. و امروز نیز معشوقه‌های بیدین آنها به زودی آنها را از بین خواهند برد، خود همان اعتقادنامه‌های فرقه‌ای و چیزهایی که خودشان را به آنها بسته‌اند. شما پنطیکاستی‌ها، این چیزی است که شما را از بین خواهد برد، اعتقادنامه‌ها و فرقه‌هایتان.  شما دارید خودتان را در فراسوها بدان می‌بندید، علامت وحش را می‌گیرید، و حتّی از آن خبر هم ندارید، و دارید این را به روی چمانتان می‌کشید. این یک بایکوت است. می‌خواهید چه کار کنید؟ “شما یا عضو آن هستید یا نیستید.” می‌بینید؟ فقفط صبر کنید، کمی صبر کنید، کمی بیشتر. بعد می‌گویید: “خوب از آن خارج می‌شوم.” نه نمی‌شوید. شما اکنون درون آن هستید، علامت را دریافت کرده اید. با علامتی که بر شماست گرفتار شده‌اید.

345. مهم نبود که عیسو چگونه ضجّه می‌زد، درحالیکه بهتر می‌دانست. امّا شدیداً ضجّه زد، سعی کرد تا فضایی برای توبه بیابد، ولی نتوانست. پس آنجا می‌مانید. الآن زمان گریز و فرار است.

346. پس عاموس می‌دانست که معشوقه‌های بیدین اسرائیل به زودی او را نابود خواهند کرد، زیرا آنها، یعنی کلیسا، او را، یعنی خدا و کلام او، نحوه‌ی زیستن برای او را ترک کرده بودند. آنها از طریق حیات خدا فاصله گرفته بودند و طرق خویش را ساخته بودند. اوه کلام برای آنها سنگ لغزش بود.

347. و امروز هم دقیقاً به همین‌صورت است. کلام خدا برای فلان و فلان مسیحی یک سنگ لغزش است. به او درباره‌ی تعمید در نام خداوند عیسی مسیح بگویید، به او درباره‌ی خدای قدّوس بگویید. این آنها را .. بعد می‌گویند: “خوب ما روح‌القدس را یافته‌ایم.”

توجّه داشته باشید که پولس گفت این امر در میان خود شما خواهد بود. کسانی‌که مدّعی هستند به همان چیزی باور دارند که شما هم باور دارید، ولی همانها کسانی هستند که کلام را در کاملیّت آن از قوم دریغ می‌کنند و بدنبال برقراری ملکوت و سلطنت خویشتن هستند.

پولس آنها را به گرگان درنده تشبیه کرد.  آنها حتّی گوسفند هم نیستند، بلکه فقط تظاهر به گوسفند بودن می‌کنند.

صورت دینداری دارند ولی قوّت آن را انکار می‌کنند.

آنها ادّعای ایمان‌دار بودن دارند ولی در اعماق وجودشان چنین نیستند، چون ژن خدا که حیات کلام خداست در آنجا نیست که کلام را دریافت کند. چطور می‌توانند کلام را وعظ کنند درحالیکه خودشان فاقد آن هستند؟

خدا نام خود را فقط در کلام خود قرار می‌دهد، و امروز نام او تنها در بدن عروس از طریق خدمت پسرانسان توسط ایلیای ملاکی 4 آشکار شده است و بس.

این کلام یک انسان نیست، این خداست که نازل شده و به پری خویش در بدن عروس ساکن می‌شود.

تنگ و باریک است راهی که منتج به حیات می‌شود و اندک هستند کسانی‌که برای یافتن آن مقدّر شده‌اند.

63-1229M   مردی اینجاست که می‌تواند چراغ را روشن کند.

258. و امروز وقتی دارند از متدیست و باپتیست و پرزبیتری صحبت می‌کنند. سرمکانیک اینجاست، طرّاح کلام خویش، کسی‌که آسمان و زمین را خلق کرد و کلیسای خویش را طراحی نمود! او بهتر می‌داند که لازمه‌ی ربوده شدن چیست یا کلیسای متدیست و باپتیست بهتر می‌داند که لازمه‌ی آن چیست؟  او می‌داند که چه چیزی لازم است. او به قدرت رستاخیز آراسته شده است. او می‌داند چه چیزی لازم است که کلیسا را در مسیر ربوده‌شدن قرار دهد. او آن را طرّاحی کرد و قطعات آن را اینجا در کتاب‌مقدّس قرار داد. آمین! فقط اجازه بدهید که کلیسا توسط آن جریان پیدا کند بعد بایستید و نظاره کنید. عملکرد آن را ببینید. بگذارید ایمان، در کلام موعود امروز جریان یابد، خواهید دید که چطور عمل می‌کند. چرا؟ او این را طرّاحی کرده. نه از طریق تشکیلات متدیست، یا باپتیست، یا پرزبیتری یا پنطیکاستی؛ بلکه از طریق کلام خویش. “انسان تنها محض نان زیست نمی‌کند بلکه به هر کلامی که از دهان خدا صادر شود.”

خوب حالا او چطور اینجاست؟ او در جسم پسر خویش در بین ما نیست، او در حالت عروس و از طریق یک خدمت در بین ماست.

خدمتی که برای مدّت دو‌هزار سال شاهدش نبودیم. ولی آیا این را می‌بینند؟ نه، نمی‌بینند، حتّی اگر هم ببینند، همانطور که نیقودیموس دید، هرگز آن را نخواهند پذیرفت.

·      “او اینجاست.” طرّاح کلام خویش، روح حکمت و مکاشفه اینجاست، ولی آیا خواستار آن هستند؟  خیر، چون در آن‌صورت باید هرچه دارند را به خطر بیندازند، باید از جایگاه‌های خویش استعفا بدهند، باید همه‌چیزشان را نزد خدا اصلاح کنند.

خواستار این نیستند، پس در نتیجه با دیدگاه خود از نور، نوری که تاریکی است، ادامه خواهند داد.

متّی 15 : 14

ایشان را واگذارید، کوران راهنمایان کورانند و هرگاه کور، کور را راهنما شود، هر دو در چاه افتند.

آنها نسبت به کلام آشکار شده کور هستند. مسئله این نیست که کور هستند،  بلکه دارند کوران دیگر را نیز رهبری می‌کنند. امّا دلیل کوری آنها چیست؟

دوّم تسالونیکیان 2 : 10 – 12

۱۰ و به هر قسم فریب ناراستی برای هالکین، از آنجا که محبت راستی را نپذیرفتند تا نجات یابند ۱۱ و بدین جهت خدا به ایشان عمل گمراهی می‌فرستد تا دروغ را باور کنند ۱۲ و تا فتوایی شود بر همه کسانی که راستی را باور نکردند بلکه به ناراستی شاد شدند.

به این دلیل است که کورند. آنها تحت همان گمراهی و توهّمی هستند که گروه متّی 7 بود.

آنها گمان می‌برند که چون شاهد آیات و معجزات هستند، امنیّت دارند. آنها هم دارند همان کلام را می‌شنوند و شاهد همان خدمت هستند. امّا همه‌ی آنها قادر به درک آن نیستند، همه‌ی آنها یک درک مکاشفه‌ای ندارند چون همه‌ی آنها یک منبع حیات مشترک ندارند.

در ایّام خداوندمان عیسی افراد زیادی شاهد خدمت و معجزات خدا از طریق خداوند عیسی بودند، امّا تنها تعداد اندکی در روز پنطیکاست در بالاخانه حاضر بودند.

و در زمان تکرار همان خدمت در زمان آخر هم، هزاران هزار نفر شاهد همان اعمال بودند و همان کلام را شنیدند، امّا به واقع چند نفر فهمیدند که مفهوم آن چه بود؟

توجّه داشته باشید که ستون آتشی که اسرائیل را از مصر بیرون آورد، همان ستون آتشی بود که تاریکی را بر مصریان مستولی ساخت.

اینگونه است که ما می‌توانیم خودمان را در نبوّت اشعیا ببینیم.

اشعیا 60 : 1 – 2

۱ برخیز و درخشان شو زیرا نور تو آمده و جلال خداوند بر تو طالع گردیده است ۲ زیرا اینک تاریکی جهان را و ظلمت غلیظ طوایف را خواهد پوشانید امّا خداوند بر تو طلوع خواهد نمود و جلال وی بر تو ظاهر خواهد شد. 

63-0728    مسیح سرّ مکشوف خداست، جفرسن‌ویل_ ایندیانا

377. حال، او به روح و به خون خود یک کلیسا را تقدیس نمود، تا هر وعده‌ای را در ایّام آخر گرفته و محقّق سازد. او می‌تواند به عقب برگردد و تمام چیزهایی که سایرین رها کرده‌اند را گرفته، و در این ایّام آخر به روح خویش تمام اسرار هفت مهر را مکشوف سازد. می‌بینید، او درحال تجلّی دادن به خویش است. این هدف اوست.  به همین خاطر بود که او مرد. این دوّمین لایه از تجلّی سه‌گانه‌ی اوست. نخست، برای اینکه خود را در مسیح آشکار سازد، سپس خود را از طریق کلیسا آشکار سازد. و همان امر، مسیح، کلام بود، . کلیسا هم زمانی‌که اجازه می‌دهد تا کلام در درونش جریان یابد، آنوقت می‌شود کلام.

پس برای عروس هیچ قحطی کلامی درکار نیست چرا که او خود، کلام است.

378. امّا هنگامی‌که یک فرقه‌ی پیوندی را می‌پذیرند، کلام چگونه می‌تواند از طریق آن جریان یابد؟ زمین‌گیر می‌شود، بعد باعث قطع شدن جریان می‌گردد. می‌بینید؟

379. امّا هنگامی‌که جریان آزادانه درحرکت باشد، یعنی کلام خدا، خود را تجلّی می‌دهد و آشکار می‌کند. “اعمالی را که من انجام می‌دهم شما نیز انجام خواهید داد.” و در ایّام آخر واقع خواهد شد که “اینک ایلیای نبی را نزد شما میفرستم، و او دل پسران را به سوی ایمان پدران بازخواهد گردانید.”

380. و در آنجا زمانی خواهد رسید که او خواهد توانست خویشتن را در پری الوهیّت خویش تجلّی داده و آشکار نماید، الوهیّت، از طریق کلیسای خویش. تا در کلیسای خویش برتری و تقدّم داشته باشد. اوه خداوند! چه؟ انسان مسح شده، و اکنون قوم مسح شده. اوه خداوند، تا عروس مسح شده، و داماد را برگرداند. مسح شده (چرا؟) با پذیرش آنچه که حوّا و آدم رد کردند؛ با مسح کلام بازمی‌گردد، زیرا گفت: “کلام من روح است.” می‌بینید، آنچه حوّا رد کرد، او بازمی‌گردد و ما می‌پذیریم.

این جلال خدا برای عروس است، امّا همین امر برای کلیسای لائودیکیه حکم ایخابود را دارد. جلال از آنها رخت بربسته زیرا آنها حیات کلام آشکار شده را رد کردند.

امروزه تمامی موعظات برادر برانهام به زبانهای مختلف در دسترس ایماندارن هست، پس این قحطی و گرسنگی اصلاً مرتبط با نبود کلام نیست، خودِ کتاب‌مقدّس پرتیراژترین و پرفروش‌ترین کتاب در تمام دنیاست.

امّا گرسنگی و قحطی‌ای که شاهدش هستیم مربوط به درک و فهم کلام و به‌طور خاص، پیغام زمان آخر است. امروز بیش از هر زمان دیگری در طول تاریخ کلام را موعظه می‌کنند، ولی آیا بیش از هر زمان دیگری هم شاهد موعظه‌ی مکاشفه‌ی راستین کلام هستیم؟  به همین دلیل است که دعوت شدگان بسیارند و برگزیدگان اندک.

خدا به همه ‌ی شما برکت بدهد.