روز آرامی - بخش دوم
- شاهین تقیزاده
- خیمه کلام راستین
- دنیزلی، ترکیه
- تاریخ
- ۵۴ دقیقه
در نام خداوندم عیسی مسیح به همه شما عزیزان سلام عرض می کنم.
در بخش قبلی این را از طریق کلام مشخص کردیم که کلمه روز در کتاب مقدس و مخصوصا در مورد فصل های ابتدایی کتاب پیدایش به یک بیست و چهار ساعت زمانی اشاره نمی کند به یک اتفاق آنی هم اشاره ندارد بلکه منظور آن یک مقطع زمانی می باشد.
در حرکت بعدی مشخص شد که کلمه آرامی هم به موضوع نگهداشتن یک روز خاص اشاره ندارد هرچند که این امر جزیی جدا نشدنی از ایمان ما برای مشارکت کردن با کلیسا و سایر ایمانداران محسوب می گردد.
در کلام خدا آرامی قرار گرفتن در ملکوت و جاکمیت کلام او محسوب می گردد زمانی که همه چیز به یک ابدیت بی انتها با خانواده الهی و با خداوند ما عیسی مسیح گره می خورد.
امروز به زوایای دیگری از این حقیقت اشاره می کنیم تا همه ما در سایه یک خدمت و پیغام اثبات شده مکاشفه روز آرامی یا سبت خداوند را متوجه بشویم.
لطفا کلام خدا را در کتاب عبرانیان فصل چهارم با هم باز کنیم:
نامه به عبرانیان فصل ۴
۱ پس بترسیم مبادا با آنکه وعده دخول در آرامی وی باقی میباشد، ظاهر شود که احدی از شما قاصر شده باشد. ۲ زیرا که به ما نیزبه مثال ایشان بشارت داده شد، لکن کلامی که شنیدند بدیشان نفع نبخشید، از اینرو که با شنوندگان به ایمان متحد نشدند. ۳ زیرا ما که ایمان آوردیم، داخل آن آرامی میگردیم، چنانکه گفته است: «در خشم خود قسم خوردم که به آرامی من داخل نخواهند شد.» و حال آنکه اعمال او از آفرینش عالم به اتمام رسیده بود. ۴ و در مقامی درباره روز هفتم گفت که «در روز هفتم خدا از جمیع اعمال خود آرامی گرفت.» ۵ و باز در این مقام که «به آرامی من داخل نخواهند شد.» ۶ پس چون باقی است که بعضی داخل آن بشوند و آنانی که پیش بشارت یافتند، به سبب نافرمانی داخل نشدند، ۷ باز روزی معین میفرماید چونکه به زبان داود بعد از مدت مدیدی «امروز» گفت، چنانکه پیش مذکور شد که «امروز اگر آواز او را بشنوید، دل خود را سخت مسازید.» ۸ زیرا اگر یوشع ایشان را آرامی داده بود، بعد از آن دیگر را ذکر نمیکرد. ۹ پس برای قوم خدا آرامی سَبَّت باقی میماند. ۱۰ زیرا هر که داخل آرامی او شد، او نیز از اعمال خود بیارامید، چنانکه خدا از اعمال خویش. ۱۱ پس جد و جهد بکنیم تا به آن آرامی داخل شویم، مبادا کسی در آن نافرمانی عبرت آمیز بیفتد.
پس اگر چیزی که از کلام خدا می شنویم، با ایمان و مکاشفه ادغام نشود، هیچ فایده و تاثیری برای شما نخواهد داشت. ما نباید شنیدن را با احساسات و هیجانات ادغام نماییم چون فقط به یک سری کارهای شتابزده و عجولانه خواهیم رسید.
انجیل لـوقـا فصل ۲
۴۱ و والدین او هر ساله بجهت عید فصح، به اورشلیم میرفتند. ۴۲ و چون دوازده ساله شد، موافق رسـم عیـد، بـه اورشلیـم آمدنـد. ۴۳ و چون روزهـا را تمام کرده، مراجعت مینمودند، آن طفل یعنی عیسـی، در اورشلیـم توقف نمـود و یوسـف و مـادرش نمیدانستنـد. ۴۴ بلکـه چـون گمان میبردند که او در قافله است، سفر یک روزه کردند و او را در میان خویشـان و آشنایـان خود میجستند. ۴۵ و چون او را نیافتند، در طلب او به اورشلیـم برگشتنـد. ۴۶ و بعـد از سـه روز، او را در هیکـل یافتنـد که در میـان معلمـان نشسته، سخنان ایشان را میشنود و از ایشان سؤال همی کرد. ۴۷ و هر که سخن او را میشنید، از فهم و جوابهـای او متحیـر میگشـت. ۴۸ چون ایشان او را دیدند، مضطرب شدند. پس مادرش به وی گفت: «ای فرزند چرا با ما چنین کردی؟ اینک پدرت و من غمنـاک گشتـه تـو را جستجـو میکردیـم.» ۴۹ او به ایشـان گفت: «از بهـر چه مـرا طلـب میکردیـد، مگر ندانستهاید که باید من در امور پدر خود باشم؟» ۵۰ ولی آن سخنی را که بدیشان گفت، نفهمیدند. ۵۱ پس با ایشان روانه شده، به ناصره آمد و مطیع ایشان میبود و مادر او تمامی این امور را در خاطر خود نگاه میداشت. ۵۲ و عیسی در حکمت و قامت و رضامندی نزد خدا و مردم ترقی میکرد.
خدا خود را در سادگی پنهان نموده و به همان صورت آشکار می سازد
سال 1963 میلادی
292 یوسف تفاوت را میدانست. او میدانست که این نوزاد متعلّق به کیست. مریم میدانست که او فرزند کیست. عیسی میدانست که پدرش کیست. او چه گفت؟ “من باید به کار پدر خویش مشغول باشم.” نه ارّه کردن چوبها و ساختنِ در، بلکه مشغول به کار پدر خویش باشم. آمین! او این را به مادر خویش گفت: “آیا نمیدانید که من باید به کار پدر خویش مشغول باشم؟”
اعمال رسولان فصل ۱۹
۱۳ لیکن تنی چند از یهودیان سیاح عزیمه خوان بر آنانی که ارواح پلید داشتند، نام خداوند عیسی را خواندن گرفتند و میگفتند: «شما را به آن عیسی که پولس به او موعظه میکند قسم میدهیم!» ۱۴ و هفت نفر پسران اسکیوا رئیس کهَنَه یهود این کار میکردند. ۱۵ اما روح خبیث در جواب ایشان گفت: «عیسی را میشناسم و پولس را میدانم. لیکن شما کیستید؟» ۱۶ و آن مرد که روح پلید داشت بر ایشان جست و بر ایشان زور آور شده، غلبه یافت بحدی که از آن خانه عریان و مجروح فرار کردند.
اما فرزندان حقیقی خدا به دنبال این گونه اعمال سطحی و شتابزده نیستند تا مقدار زیادی هیجان برای خود و دیگران به بار آورند. بلکه چیزی که برای آنها جلب توجه می کند مکاشفه حضور خدا در کلام اوست. آنها در دوره ظهور افکار خدای ابدی زندگی می کنند پس درک و چگونگی آن برای ما اهمیت دارد. حال ببینیم خود نبی این را برای ما چطور تشریح نموده است.
موعظه دانه هم ارث با پوسته نیست
اکنون این راز پیغام است. دقیقاً به همان شکل، «امور پدر»، امور پدر چیست؟ میتوانید فکرش را بکنید که امور پدر در او چه بود؟ تا آنچه را که اشعیاء گفت تحقّق بخشد، “اینک باکره حامله شده”، تحقّق آنچه که اشعیاء دوباره گفت: “لنگان مانند غزال جست و خیز خواهند نمود.” و تمام این چیزها باید واقع شوند. مانند موسی که گفت: “خداوند خدایت نبیای مانند من برای تو مبعوث خواهد نمود.” این «امور پدر» بود، یعنی تحقّق کلام.
خوب، اگر این از طریق آن ساقهها میآید، از آن زنان جسمانی، پس ساقههای این روحانیها، زنان کلیسا چه میشود؟ کلیساها به معنی زنان است، زنان به معنی کلیساها، درست است؟
پس الآن چه چیزی است؟ ما باید مشغول در امور پدر باشیم. گندم دوباره فریاد برمیآورد، دانه. بله آقا! باید چه کار کند؟ ملاکی 4 را اثبات و آشکار نماید. لوقا 17 : 30 را آشکار نماید. عبرانیان 13 : 8 را آشکار نماید، یوحنّا 14 : 12 را آشکار نماید، تمام کلام خویش را اثبات نماید. عبرانیان را آشکار نماید، منظورم… مکاشفه باب دهم، بازگشایی مهرها و اسرار خدا، تا به ذرّیت مار و همه چیز آشکار میشود. ازدواج و طلاق و همهی چیزهای دیگر که در تمام این دوران زیر ستونها، از دید الهیدانان و غیره مخفی گشته بود. ولی اینک زمان آن رسیده است. این امور پدر است.
فکر میکنید این را خواهند پذیرفت؟ آنها میخواهند بزرگ و برجسته باشند و میگویند: “فرقهی ما این را تعلیم نمیدهد.” ولی کتابمقدّس تعلیم میدهد. درست است.
خدا حقیقت بودن این را آشکار میکند، این در این دوره درحال تحقّق یافتن است، زمانیکه هفت مهر یا فقط با اثبات اینکه فرقهها تنها حاملین این بودهاند، این یک کار دیگر از امور پدر است، اثبات نمودن. و اکنون کار پدر این است تا به شما نشان بدهد که این فرقهها از آن او نیستند. آنها سیستمهای ساخته به دست انسان هستند که کلام را انکار میکنند. درست است. توجّه داشته باشید.