خادم امین
- نحمیا اردوان
- خیمه کلام راستین
- دنیزلی، ترکیه
- ۲۹ اکتبر ۲۰۲۰
- ۱ ساعت و ۵۲ دقیقه
متّی 24 : 45 – 51
۴۵ « پس آن غلام امین و دانا کیست که آقایش او را بر اهل خانه خود بگمارد تا ایشان را در وقت معین خوراک دهد؟ ۴۶ خوشابحال آن غلامی که چون آقایش آید، او را در چنین کار مشغول یابد. ۴۷ هرآینه به شما میگویم که او را بر تمام مایملک خود خواهد گماشت. ۴۸ لیکن هرگاه آن غلام شریر با خود گوید که آقای من در آمدن تأخیر مینماید، ۴۹ و شروع کند به زدن همقطاران خود و خوردن و نوشیدن با میگساران، ۵۰ هرآینه آقای آن غلام آید، در روزی که منتظر نباشد و در ساعتی که نداند، ۵۱ و او را دو پاره کرده، نصیبش را با ریاکاران قرار دهد در مکانی که گریه و فشار دندان خواهد بود.
امین بودن یعنی چه؟
- ایمان چیست؟
- پروسهی دریافت ایمان چیست؟
- تولد تازه داشتن یعنی چه؟
- گواه و نشانه تولد تازه چیست؟
- خادم یعنی چه؟
- خادم امین یعنی چه؟
- عطایای خدا، خدمت پنجگانه، هدفشان چیست؟
- جایگاهها و شرایطشان چیست؟
- چه کسی به غیر از خدمت پنجگانه میتواند خدمت کند؟
در تقابل با امانتداری، فریب میآید
- فریب مذهبی
- فریب دانش، تفاسیر شخصی و غیره
- عواقب یک برگزیده تحت تسلط یک خادم کذبه
ایمان چیست؟
رومیان 10 : 17
“”لهذا ایمان از شنیدن است و شنیدن از کلام خدا.”
متّی 16 : 15 – 18
۱۵ ایشان را گفت: «شما مرا که میدانید؟ ۱۶ شمعون پطرس در جواب گفت که «تویی مسیح، پسر خدای زنده ۱۷ عیسی در جواب وی گفت: «خوشابحال تو ای شمعون بن یونا! زیرا جسم و خون این را بر تو کشف نکرده، بلکه پدر من که در آسمان است.۱۸ و من نیز تو را میگویم که تویی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم و ابواب جهنّم بر آن استیلا نخواهد یافت.
مسح شدگان زمان آخر، جفرسونویل، 0725-65
53. ایمان چیست؟ ایمان چیزی است که بر شما مکشوف میشود. هنوز رخ نداده، ولی شما ایمان دارید که خواهد بود. ایمان، مکاشفهی ارادهی خداست. پس، از طریق مکاشفه.
54. و امروزه کلیساها حتّی به مکاشفهی روحانی ایمان ندارند. ایمان آنها به مکاشفات دُگم یک سیستم فرقهای است… «به ایمان، هابیل قربانی نیکوتر از قائن را به خدا گذرانید و به سبب آن شهادت داده شد که عادل است.» آمین! امیدوارم که درک کرده باشید. میبینید که در کجا زندگی میکنیم؟ میدانید که در چه ساعتی هستیم؟
- ایمان حقیقتا از شنیدن است، چشم و گوش شما دروازهی ورودی به دل و ذهن شماست
- باید ابتدا کلام خدا را با گوش خود بشنوید و بعد این کلام در ذهن شما وارد میشود
- امّا ایمان فقط از طریق شنیدن حاصل نمیشود
- آن شنیدن باید منتج به یک درک و یا دریافت بشود.
رومیان 10 : 17
“لهذا ایمان از شنیدن است و شنیدن از کلام خدا.”
- عبارتی که در اینجا شنیدن ترجمه شده در زبان یونانی به معنی درک کردن است.
191 akouo {ak-oo’-o} ajkouvw a primary verb; TDNT — 1:216,34; vb
AV — hear (418)
— hearken (6)
— give audience (3)
— hearer (2)
— misc (8) [437]
1) to hear
1a) to be endowed with the faculty of hearing, not deaf
1b) to attend to, consider what is or has been said
1c) to understand, perceive the sense of what is said
2) to hear something
2a) to perceive by the ear what is announced in one’s presence
2b) to get by hearing learn
2c) a thing comes to one’s ears, to find out, learn
2e) to give ear to a teaching or a teacher
2f) to comprehend, to understand
- همانطور که برادر براانهام گفت، ایمان چیزی است که برای شما مکشوف میشود
- و این تنها زمانی میتواند اتّفاق بیفتد که فکر خدا در شما باشد
- یعنی فرزند خدا باشید، و تنها اوست که میتواند مکاشفه را به شما بدهد
- مثال متی 16
متّی 16 : 13 – 18
۱۳ و هنگامی که عیسی به نواحی قیصریه فیلپس آمد، از شاگردان خود پرسیده، گفت: «مردم مرا که پسر انسانم چه شخص میگویند؟ ۱۴ گفتند: «بعضی یحیی تعمید دهنده و بعضی الیاس و بعضی اِرمیا یا یکی از انبیا ۱۵ ایشان را گفت: «شما مرا که میدانید ۱۶شمعون پطرس در جواب گفت که «تویی مسیح، پسر خدای زنده ۱۷ عیسی در جواب وی گفت: «خوشابحال تو ای شمعون بن یونا! زیرا جسم و خون این را بر تو کشف نکرده، بلکه پدر من که در آسمان است ۱۸ و من نیز تو را میگویم که تویی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم و ابواب جهنّم بر آن استیلا نخواهد یافت.
.
ملکه صبا، لانگ بیچ، کالیفورنیا، 0219-61
8- همیشه به یاد داشته باشید، اوه کلیسا، کلام خدا راستی است. ایمان دارم که رفتار ذهنی درست دربارهی هر وعدهی الهی خدا آن را به تحقق خواهد رساند. اگر بتوانید به راه درست به آن بنگرید. امّا یادتان باشد، این استانداد من در زندگی بوده، سعی کردهام که این را انجام دهم.
اوّلین چیز: میخواهم متوجّه شوم که این ارادهی خدا هست یا نه، که…. بعد میدانم که این ارادهی خداست.
بعدی، هدف من و نیّت من از انجام آن است. بعد اگر ارادهی خدا باشد، و نیت و هدف من درست باشد، ایمان دارم که تحقق خواهد یافت.
چون، این ارادهی خداست و من هدفم جلال دادن خداست و نیّت من این است که تمام جلال را به او بدهم. میبینید؟ پس هیچ هدف خودخواهانه در این مورد وجود ندارد. اگر هدف خودخواهانهای دارید، فایدهای ندارد. اگر هدفتان این است که برای خودتان پولی بدست بیاورید یا چیزی شبیه به این، هرگز موفق نخواهید شد. بعد اگر تلاش کنید که خارج از ارادهی خدا کاری را انجام بدهید، از همان ابتدا بیفایده است.
پس یک ایمان راستین هست، شما باید به کانال و طریق راستین خدا وارد شوید تا ایمان راستین داشته باشید.
یک ایمان بشری وجود دارد و یک ایمانِ خدا.
و شما باید ایمان خدایی داشته باشید تا بپذیرید. حال، برای داشتن ایمان خدایی، باید فکر مسیح را در خود داشته باشید.
سپس این طریقی است که خدا به شما رویاها نشان می دهد، مکاشفات، و تمام این چیزها از طریق داشتن فکر مسیح در شما اتّفاق میافتد. متوجّه میشوید؟ “فکر مسیح در شما باشد.”
- برادر برانهام میگوید که برای داشتن ایمان، باید ایمان الهی داشته باشید
- و میگوید برای داشتن ایمان خدایی باید فکر مسیح را داشته باشید
- در رابطه با پروسه، نخست باید فکر مسیح را داشته باشید، که بعد منجر میشود به ایمان ناب خدایی، که منجر میشود به درک کردن و فهمیدن درست برای ایمان.
- فکر مسیح چیست؟ همان تولّد تازه.
- و تنها کسانیکه پیش از بنیاد عالم در مسیح پیشبرگزیده شده بودند میتوانند تولّد تازه بیایند.
- و اگر پیش از بنیان عالم در مسیح بودید، پس یه صفت خدا بودید، در ابدیّت، و اکنون یک فرزند ظاهر شده هستید.
- و این بدین معناست که شما ژن پدر خود را دارید، اگر فرزند باشید.
- این نقطهی شروع ایمان است ….. ایمان خدایی
- باید ژن را در خود داشته باشید، آماده برای نور کلام مکشوف شده تا برآن بتابد، و وقتی اتّفاق افتاد….ژن حیات مییابد.
- قبل از این یک ایمان جسمانی طبیعی داشتید …. یک ایمان انسانی
- این همان چیزی است که قائن هم داشت….. امّا این ایمانی نیست که من از آن صحبت میکنم. .
مسح شدگان در زمان آخر، جفرسونویل، 0725-65
این درختها، تاک حقیقی و تاک دروغین، شما از سالها پیش موعظهی من را در این مورد شنیدهاید، که چگونه هردو با هم رشد کردهاند. بصورت جسمانی نیز این امر در هابیل و قائن نشان داده شده است،. دو تاک که در یک مذبح ملاقات شدند، هردو مذهبی، هردو مسح شده، هردو در آرزوی حیات، و هردو در حال پرستش یک خدا. یکی پذیرفته نشد و آن دیگری پذیرفته شد.
تنها راهی که باعث شد او (هابیل) پذیرفته شود و عملی متفاوت از برادرش انجام دهد، چیزی بود که بر او مکشوف شده بود. چراکه کتابمقدّس میگوید: “به ایمان…” عبرانیان باب 11 “به ایمان، هابیل قربانی نیکوتر از قائن را به خدا گذرانید و به سبب آن شهادت داده شد که عادل است…”
عیسی در مورد مکاشفهی روحانی و اینکه او چه کسی است گفت: “مردم مرا که پسر انسانم که میپندارند؟”
پطرس گفت: “تویی مسیح، پسر خدای زنده.”
“خوشابحال تو ای شمعون پسر یونا! زیرا جسم و خون این را بر تو کشف نکرده، بلکه پدر من که در آسمان است… و بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم.” چه؟ مکاشفهی راستین کلام. این دوباره تاک حقیقی است. «هابیل، به ایمان».
شما گفتید: “این یک مکاشفه نبود.”
- برادر برانهام میگوید ایمان چیزی است که بر شما مکشوف شده است.
- و این چیزی است که یک مکاشفه از ارادهی خداست
- و اینکه ارادهی خدا چیست
- اینکه شما مطیع کلام باشید
- ایمان، مکاشفهی کلام خداست.
- ایمان مکاشفهی کلام خدا برای دورهی شماست.
- مکاشفهی اینکه او کیست.
- و در اینجا میبینیم که ایمان با عدلشمردگی مرتبط است.
- عادلشمردگی، مرتبط ایت با حکمت…. و باز، مرتبط با حکمت خدا
- ارادهی او ….. کلام او
متّی 16 : 13 – 18
۱۳ و هنگامی که عیسی به نواحی قیصریه فیلپس آمد، از شاگردان خود پرسیده، گفت: «مردم مرا که پسر انسانم چه شخص میگویند؟ ۱۴ گفتند: «بعضی یحیی تعمید دهنده و بعضی الیاس و بعضی اِرمیا یا یکی از انبیا ۱۵ ایشان را گفت: «شما مرا که میدانید؟ ۱۶شمعون پطرس در جواب گفت که «تویی مسیح، پسر خدای زنده ۱۷ عیسی در جواب وی گفت: «خوشابحال تو ای شمعون بن یونا! زیرا جسم و خون این را بر تو کشف نکرده، بلکه پدر من که در آسمان است ۱۸ و من نیز تو را میگویم که تویی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم و ابواب جهنّم بر آن استیلا نخواهد یافت.
ایمان در ارتباط مستقیم با تولّد تازه داشتن است:
قامت یک انسان کامل، جفرسونویل، 1014-62
2-18 توجّه کنید، باید از نو مولود شده باشد. و زمانیکه از نو مولود شده باشید، نمیتوانید تولّد تازه داشته باشید و ایمان نداشته باشید. درست است. نمودار من را اینجا میبینید. در همان بنیان ابتدایی آن را میبینیم. ایمان، بنیان هم چیز است. چون بدون ایمان، کسب رضامندی خدا محال است. زیرا هر که تقرب به خدا جوید، لازم است که ایمان آورد بر اینکه او هست و جویندگان خود را جزا میدهد. (عبرانیان 11 : 6)میبینید؟ باید اینطور باشد، و زمانیکه نسبت به کتابمقدّس شکاک هستید، وقتی نسبت به درست بودن کلام شکاک هستید، بهتر است عقب بمانید تا ابتدا باور داشته باشید.
گناه چیست؟ بیایمانی. تنها دو عنصر است که نوع بشر را کنترل میکند، آن هم یا ایمان است و یا تردید یکی از اینها. شما آنکه زندکگی شما را کنتر میکند در اختیار دارید. فقط به این بستگی دارد که چقدر ایمان داریدف تا کجا میتوانید بلند شوید. امّا نخست باید ایمان باشد.
قامت یک انسان کامل، جفرسونویل، 1014-62
4-18 حال، ایمان چیزی است که باید به آن باور داشته باشید. ایمان چیست؟ “ایمان باور چیزهای نادیده است” …. وقتی ایمان دارید، الحال آن را دارید، چون در ایمان مکشوف شده است. “ایمان باور چیزهای نادیده است” گواه،…چه نوع گواهی؟ یک گواه مقدّس.
1-22 ابتدا باید از نو مولود شوید، و وقتی تولد تازه یابید، ایمان دارید، به کلام باور دارید. تا زمانیکه تولد تازه نداشته باشید، برضد آن مباحثه میکنید. اگر فقط یک میل مذهبی داشته باشید، یا یک دانش انسانی یافتید که کار درست را انجام دهید، هرگز قادر نخواهید بود که در توافق با کلام خدا قرار بگیرید. هرگز اینکار را نخواهید کرد. باید تولد تازه داشته باشید، این ایمان را حاصل میکند.
بسیار خوب، پس بعد از اینکه ایمان را یافتید، ا – ی – م – ا – ن، آنوقت فقط در موقعیّت رشد کردن هستید.
مهر قیام، فینکس، 0410-65
88. این روحالقدس است که نازل میشود تا زنده کند، تا آنهایی را که از جانب خدا برای ربوده شدن از پیش مقدّر شدهاند را حیات بخشد. دقت کنید، این در صورتی است که، اگر او عقاب راستین است، اگر عقاب راستین باشد پیغام زمان را متوجّه خواهد شد. حال شاید عقاب کوچک، در مرغدانی، داشت بدون مشکل غذا میخورد، امّا میدانست که این کاملاً درست نیست. امّا زمانیکه حقیقت را شنید، سپس این حقیقت را دریافت کرد. حال در یوحنا 14 …
89. یوحنّا 5 : 24 عیسی اینطور گفت: “آمین آمین به شما میگویم هر که کلام مرا بشنود و به فرستنده من ایمان آورد، حیات جاودانی دارد و در داوری نمیآید، بلکه از موت تا به حیات منتقل گشته است. ” طرز درست گفتن آن “هرکه متوجّه بشود” است.
اکنون طلوع خورشید است، جفرسونویل، 0418-65
159. بگذارید یک آیه را برایتان مشخص کنم. فکر کنم ارتباط تلفنی قطع شده، امّا ما همچنان اینجا هستیم. یوحنّا 5 : 24 ” هر که کلام مرا بشنود و به فرستنده من ایمان آورد، حیات جاودانی دارد” حالا ببینید، من الان در خیابان راه میافتم و این را همینطور تحتاللفضی عمل میکنم، چیزی که هست، بدون درک روحانی است، چیز دیگری نمیگویم، فقط چیزی که گفته است را تکرار میکنم، امّا میدانید، در یونانی، در متن اصلی میگوید: “هرکه کلام مرا متوجّه بشود، درک کند”
یوحنّا 5 : 24
“آمین آمین به شما میگویم هر که کلام مرا بشنود و به فرستنده من ایمان آورد، حیات جاودانی دارد و در داوری نمیآید، بلکه از موت تا به حیات منتقل گشته است. “
191 akouo {ak-oo’-o} ajkouvw a primary verb; TDNT — 1:216,34; vb
1) to hear
1a) to be endowed with the faculty of hearing, not deaf
1b) to attend to, consider what is or has been said
1c) to understand, perceive the sense of what is said
2) to hear something
2a) to perceive by the ear what is announced in one’s presence
2b) to get by hearing learn
2c) a thing comes to one’s ears, to find out, learn
2e) to give ear to a teaching or a teacher
2f) to comprehend, to understand
متّی 24 : 36 – 46
۳۶ اما از آن روز و ساعت هیچ کس اطلاع ندارد، حَتی ملائکه آسمان جز پدر من و بس ۳۷ لیکن چنانکه ایام نوح بود، ظهور پسر انسان نیز چنان خواهد بو ۳۸ زیرا همچنان که در ایام قبل از طوفان میخوردند و میآشامیدند و نکاح میکردند و منکوحه میشدند تا روزی که نوح داخل کشتی گشت، ۳۹ و نفهمیدند تا طوفان آمده، همه را ببرد، همچنین ظهور پسر انسان نیز خواهد بو ۴۰ آنگاه دو نفری که در مزرعهای میباشند، یکی گرفته و دیگری واگذارده شود. ۴۱ و دو زن که دستآس میکنند، یکی گرفته و دیگری رها شود ۴۲ پس بیدار باشید زیرا که نمیدانید در کدام ساعت خداوند شما میآید ۴۳ لیکن این را بدانید که اگر صاحب خانه میدانست در چه پاس از شب دزد میآید، بیدار میماند و نمیگذاشت که به خانهاش نقب زن ۴۴ لهذا شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتی که گمان نبرید، پسر انسان میآید ۴۵ پس آن غلام امین و دانا کیست که آقایش او را بر اهل خانه خود بگمارد تا ایشان را در وقت معین خوراک دهد؟ ۴۶ خوشابحال آن غلامی که چون آقایش آید، او را در چنین کار مشغول یابد.
امین بودن یعنی چه؟
- نیازی نیست که من توضیح بدهم یا نظر خودم را بگویم، اجازه بدهید یک نبی اثبات شده این را برای ما باز کند.
یهوه یری شماره 1، لوئیزویل، 0402-64
62. ابراهیم، بعد، بعد از اینکه این شرایط به او داده شد، سفر خود را آغاز نمود. حال میبینیم که او از آنجا خارج شد.
63. و در باب 13، او بالاخره به نقطهی اطاعت کامل از خدا رسید. در باب 13 میبینیم که لوط … اول او پدر خود را برگرفت، و آن پیرمرد همیشه به نوعی سر راه بود. او سعی کرد گروهی را بدنبال خود بِکِشد، و زمانی که این کار را بکنید، زمانی است که باید متوجّه شوید، خدا گفت: “جدا شو”
64. “خوب به تو میگویم، تو دقیقاً ایمان نداری ولی….” پس از آن فاصله بگیریداین تنها کار است، از آن فاصله بگیرید.
65. و بعد، نهایتاً لوط شد مانند مویی در بیسکوئیت. میبینیم که شروع کرد به غرولند کردن. هر دو ثروتمند شده بودند و چیزهای زیادی داشتند که با آن سر کنند. میبینیم که لوط شروع کرد به نزاع کردن، رمهداران او با رمهداران ابراهیم.
66. و میبینیم که او، خدا امین بودن را به صورت کامل در ابراهیم ندیده بود، که از آنچه خدا به او گفته بود اطاعت کند، تا خود را از تمام خویشاوندان خود، از تمام قوم خویش کاملا جدا سازد و او را خدمت کند.
- در اینجا میبینیم که خدا امین بودن کامل را در ابراهیم ندید
- ابراهیم از کاری که خدا گفته بود انجام دهد اطاعت نکرد
- ابراهیم از احکام خدا اطاعت نکرد
- ابراهیم از کلام خدا اطاعت نکرد
- کلام خدا این بود که خود را کاملا جدا کند
- پس امین بودن در ارتباط مستقیم با اطاعت از کلام خداست.
اوّل پطرس 1 : 2
برگزیدگان بر حسب علم سابق خدای پدر، به تقدیس روح برای اطاعت و پاشیدن خون عیسی مسیح. فیض و سلامتی بر شما افزون باد.
دوّم پطرس 1 : 2
فیض و سلامتی در معرفت خدا و خداوند ما عیسی بر شما افزون باد.
1922 epignosis {ep-ig’-no-sis} ejpivgnwsi from 1921; TDNT — 1:689,119; n f
- Precise and correct knowledge; used of the knowledge of things ethical and divine
- امین بودن در ارتباط مستقیم با اطاعت از کلام خداست
- که دانستن ارادهی خداست، احکام او و اطاعت کردن از آنها
- و ما در اینجا در اول پطرس 1 : 2 میبینیم که اطاعت، ربط داده شده به افزون شدن فیض و راستی
- و میبینیم که در 2پطرس 1 : 2 گفت که فیض و راستی بر ما افزون شده از ….. طریق
- · معرفت خدا و خداوند ما عیسی
- این معرفت، یک epignosis یعنی شناخت دقیق و درست از الوهیت است.
- که تعلیم مسیح است.
دوّم یوحنّا 1 : 9
هر که پیشوایی میکند و در تعلیم مسیح ثابت نیست، خدا را نیافته است. اما آنکه در تعلیم مسیح ثابت ماند، او هم پدر و پسر را دارد.
- باید بدانید که خدا کیست، پسر خدا کیست که کلام او یا حکم او برای شماست.
- تا بتوانید شروع کنید به اطاعت کردن از کلام خدا
- یک خادم امین نسبت به مسئولیتهای خود مطیع، محتاط و با احترام خواهد بود.
- محتاط از این منظر که همیشه منفعت و خواستهی آقای خود را که این مسئولیت را به او سپرده در الویت قرار میدهد.
- از خادم انتظار میرود که نه تنها خادمِ آقای خود باشد …. بلکه تمام اهل خانهی او را خدمت کند
- از او انتظار میرود که اهل خانه را به خوراک نیکو و مغذی خوراک دهد
- در بعد روحانی این خوراک میشود کلام خدا برای زمان خود….. خوراک در زمان مناسب.
- خادمی که مدام در حال انجام این عمل یافت میشود، بعنوان خادم امین دیده خواهد شد … متی 24 : 45 …. و بالعکس، اگر کاری را که مورد نظر ارباب بوده انجام نداده باشد در زمان رجعت او بعنوان خادم شریر دیده خواهد شد.
- خادم شریر در نتیجهی بیصبری، نداشتن مکاشفه، نداشتن درک روحانی، (کجاست وعدهی آمدن او، دوم پطرس 3 : 4 ) از دریافت همان منّ تکراری خسته میشود و بدنبال خوراکی متفاوت میرود همانطور که انسان جسمانی انجام میدهد.
عصر کلیسای طیاطیرا، کتاب شرحی بر هفت دوره کلیسا
“خدمت تو را میدانم.” عیسی گفت: “آنکه بزرگتر از دیگران است، خدمتگزار دیگران است.” یک فرد حکیم در این باره نظری داده است. این چیزی است که او گفته است: “تنها تاریخ است که حقیقت آن حکم را مشخص میکند.” حق با او بود. تمام مردان راستین تاریخ خدمتگزار بودهاند. آنانیکه خواستار خدمت گرفتن بودند ظلم کردند، کسانیکه میخواستند همیشه سر باشند، در شرمساری سقوط کردند. حتی ثروتمندان، وقتی از ثروت خود به درستی استفاده نکردند، توسط خدا محکوم شدند. اما با نگاهی به تاریخ متوجه خواهید شد، کسانیکه به راستی بزرگ بودند، دیگران را خدمت نمودند. تاریخ هرگز کسانی را که کارهای زیادی برایشان انجام شده، تحسین نمیکند، بلکه همیشه کسانی را تحسین میکند که کارهای زیادی برای دیگران انجام دادند.
43 بیاید این را بر خودمان اعمال کنیم. حتی پسر انسان نیامد تا خدمت کرده شود، بلکه تا خدمت کند. پس ما باید از آن الگو، متابعت کنیم. او را ببینیم که مقابل پای شاگردان خم شده و پاهای کثیف و خستهی ایشان را میشوید. او گفت: “آنچه من میکنم الآن نمیدانید، لکن بعد خواهید فهمید. لکن آنچه میبینید من میکنم، شما نیز باید انجام دهید.” او خادم شد، برای اینکه خدا بتواند او را به علی علیین ارتقا دهد و یک روز در داوری، مقدسین خواهیم شنید: “آفرین ای غلام نیک متدین، به شادی خداوند داخل شوید.”
44 سخت است که همیشه غلام و خدمتگزار باشی. اما کسانیکه صرف میکنند و صرف دیگران میشوند، یک روز با او بر تخت خواهند نشست. آنوقت همهی اینها ارزشش را خواهد داشت. “مشغول کار برای ارباب باشیم، از طلوع تا غروب، از محبت بینظیر او صحبت کنیم و وقتی که تمام حیات به انتها رسید و کار ما بر روی زمین تمام شد، و وقتی به آن فراسو خوانده شدیم، آنجا خواهم بود.”
رهبری، کووینا، کالیفورنیا 1207 – 65
279 امّا موسی را میبینیم ، خادم امینی که عار مسیح را دولتی بزرگتر از خزائن مصر پنداشت. او به انتهای مسیر رسیده بود، پیر و سالخورده، 120 سال سن. از کوه بالا رفت، میدانست که موت پیش روی او قرار دارد، به سرزمین وعده نگریست. نگاه کرد و در کنار وی، هادی او، صخره قرار داشت. او بر صخره قدم گذارد و فرشتگان خدا او را به جلال بردندف جلال خدا، به آغوش خدا. چرا؟ 800 سال بعد او همچنان توسط همان هادی هدایت میشد.
عبرانیان 3 : 5
و موسی مثل خادم در تمام خانه او امین بود
عبارت یونانی بهکار رفته در این متن برای امین همان عبارتی است که در متی 24 : 45 بهکار رفته است یعنی
pistos {pis-tos’} pistovك from 3982; TDNT — 6:174,849; adj
- Trusty, faithful; of persons who show themselves faithful in the transaction of business, the execution of commands, or the discharge of official duties; one who kept his plighted faith, worthy of trust; that can be relied on
- یک خادم امین تنها بر روی میل و ارادهی آقای خود متمرکز است
- تنها اشتیاق او خوشنود کردن ارباب خویش از طریق انجام ارادهی اوست
- او این را با نادیده گرفتن حاشیههای دنیا (دولت آن، لذّتهای آن، شیوهی زندگی آن، شهرت آن و…) اثبات میکند.
- یک خادم امین، خادم قوم خواهد بود همانطور که پسر انسان هم نیامد تا خدمت کرده شود بلکه تا خدمت کند.
- الگوی او پسر انسان است، این تمرکز دائم و کامل اوست.
- خوب، کاربرد روحانی این چیست؟
- این خادم چه خوراکی خواهد آورد؟
- از کجا میداند که باید چه خوراکی را سرو کند؟
- چطور حقیقت، خوراک روحانی خدا را قیاس میکنید؟
- میدانیم که افسسیان بخاطر آزمودن آنانی که از شریر بودند تشویق شدند.
- آنها چطور این کار را انجام دادند؟
مکاشفه 2 : 2
میدانم اعمال تو را و مشقت و صبر تو را و اینکه متحمل اشرار نمیتوانی شد و آنانی را که خود را رسولان میخوانند و نیستند آزمودی و ایشان را دروغگو یافتی؛
- برادر برانهام به ما میگوید که آنها رسولان کذبه را از طریق کلام آزمودند.
یک مرجع، 1201 – 63
این، این چیز خیلی اسرار آمیزی نیست. این فقط یافتن خداست تا خودتان را از آن راه خارج کنید و بگذارید که روحالقدس هر کاری که میخواهد با شما انجام دهد. همین است. نکتهی اصلی هر عطا این است که از افکار خود رها شوید و افکار مسیح در شما باشد. آنوقت هر چه که گفته شد… اگر میخواهید بدانید که این مسیح است یا نه… فقط با احساسات، آن را رها کنید. اگر این یک حرکت احساسی است، آن را رها کنید. ولی اگر مکتوب کلام است، پس این خداست. همیشه همه چیز و هر آنچه را که روح به شما میگوید، با کلام مقایسه کنید. کلام، هرگز از کلام فاصله نمیگیرید، در غیر اینصورت منحرف شدهاید.
- چرا با کلام میسنجیم؟
- در نظر داشته باشید که این کلام کیست.
اشعیا 55 : 8 – 11
۸ زیرا خداوند میگوید که افکار من افکار شما نیست و طریقهای شما طریقهای من نی ۹ زیرا چنانکه آسمان از زمین بلندتر است همچنان طریقهای من از طریقهای شما و افکار من از افکار شما بلندتر میباشد ۱۰ و چنانکه باران و برف از آسمان میبارد و به آنجا برنمیگردد بلکه زمین را سیراب کرده، آن را بارور و برومند میسازد و برزگر را تخم و خورنده را نان میبخشد، ۱۱ همچنان کلام من که از دهانم صادر گردد خواهد بود. نزد من بی ثمر نخواهد برگشت بلکه آنچه را که خواستم بجا خواهد آورد و برای آنچه آن را فرستادم کامران خواهد گردید.
- کلام از آنِ خدای ابدی و لاتغیُر است که انتها را از ابتدا میداند
- کلام او بیثمر بازنمیگردد بلکه هدفی که برای آن صادر شده را تحقق میبخشد
- توجّه داشته باشید، کلام تنها چیزی را که خدا میخواهد تحقق میبخشد، نه چیزی که ما فکر میکنیم باید باشد
- تنها زمانیکه کلام تحقق یافته باشد، شما فرصت این را دارید که مکاشفهی درک کلام را دریافت کنید.
- وقتی خدا گفت روشنایی بشود ….قبل از اینکه آشکار شود و تحقق یابد، هیچکس نمیدانست که نور چیست
- امّا زمانیکه نوز آشکار شد، نور تفسیر کلام بود.
اینجا کسی حاضر است که میتواند نور را آشکار کند. جفرسونویل، 1229 – 63
74. پس حیات تنها از طریق آشکار شدن کلام است. حیات تنها از طریق کلام خدا که آشکار شده میآید، سپس شما محصول چیزی که از آن صحبت شده را میبینید، که آشکار شده، سپس آن نور است بر کلام. این چیزی است که … کلام گفته است، بعد واقع میشود، آن، حیات در نور است، نور حیات را میآورد.
- بدون آشکار شدن، شما نمیدانید که مفهوم کلام چیست.
- شاید بتوانید حدس بزنید … امّا همینطوری است که مسیحیت دچار یک آشفتگی شده است
- افراد از تفاسیر خودشان در کلام استفاده میکنند و تصمیمی میگیرند و یا فرض میکنند که معنی کلام چیست …. بههمین خاطر ما به بیش از چهار هزار فرقهی مسیحی رسیدهایم.
- فکر کنم منصفانه باشد که از خودمان این سوالها را بپرسیم
- چرا ما اینقدر در مورد اینها صحبت میکنیم؟
- اصلا چرا به کلیسا میرویم؟
- چرا حتی پیغام را مطالعه مینیم؟
- چرا؟ چرا؟ چرا؟
- اینجا کسی حاضر است که میتواند نور را آشکار کند. جفرسونویل، 1229 – 63
258. و امروز داریم دربارهی متودیست، باپتیست و پرزبیتری صحبت میکنیم. رئیس مکانیکها اینجاست، طراح کلام، کسیکه آسمانها و زمین را خلق کرد و کلیسای خویش را طراحی نمود. آیا او بیشتر و بهتر میداند که چه چیزی برای ربوده شدن لازم است یا کلیسای متدیست و باپتیست بهتر میدانند که چه چیزی لازم است؟ او طراح است. او میداند که چه چیزی لازم است. او به قوّت رستاخیز خویش پوشانیده شده است. هللویاه! او دارد در بین ما میخرامد، امروز، در قوّت رستاخیز خویش.
- حتی قبل از ربوده شدن در کلام قوّت هست
- مثلاً ما به شفاها دسترسی داریم.
- ما به تمام ثمرات اگر نیات و اهدافمان در راستای کلام باشد دسترسی داریم.
- این کلام یک کلام مرده نیست.
ادامه….
او میداند که چه چیزی لازم است تا کلیسا را در روند ربوده شدن قرار دهد. او آن را طراحی کرده و قطعات آن را در کتابمقدّس قرار داده است. فقط اجازه بدهید که جریان در آن جاری شود، حالا عملکر آن را ببینید. بگذارید امروز ایمان، در کلام موعود امروز، جریان پیدا کند، خواهید دید که چطور عمل میکند. چرا؟ چون او همه چیز را طراحی کرده است، او کلیسا را با کلام خویش طراحی کرد، این چیزی است که او در کنار هم قرار میدهد. نه با متدیست و باپتیست و پرزبیتری یا تشکیلات پنطیکاستی، بلکه با کلام خویش “انسان تنها محض نان زیست نمیکند بلکه به هر کلامی که از دهان خدا صادر شود.” بله آقا
- پس یک خادم امین و راستین، کلام را تفسیر نمیکند بلکه منتظر مکاشفهی کلام ظاهر شده میماند.
- بطور مثال 2000 سال پیش مشکل همینجا بود.
- رهبران مذهبی و مردم منتظر آمدن ماشیح بودند
- ولی داشتند از تفاسیر شخصی خود از کلام در رابطه با ماشیح استفاده میکردند.
- آنها ایدهها و تفکرات خودشان را در مورد ماشیح داشتند، از اینکه او چه شکلی خواهد بود، یا اینکه از کجا خواهد آمد.
- و کلام خدا در مورد ماشیح درست در برابر دیدگان آنها ظاهر شده بود و آنها از شناخت آن عاجز بودند.
- آنها منتظر یک چیزی بودند …. امّا تفکرات خودشان را در این مورد داشتند، پس زمانیکه آشکار شد، آن را تشخیص ندادند.
- عیسی گفت کتب را تفتیش کنید، کتب بر او شهادت میداد، ولی پارادوکس اینجاست که آنها ظاهرا به کلام ایمان داشتند…. ولی مشکل تفاسیر آنها از آن کلام بود.
- ماشیح بر طبق درک و انتظار آنهها نیامد بلکه دقیقا بر طبق کلام
- این چیزی است که آنها از دست دادند و ندیدند… از نظر تاریخی، کلام خدا در معبدی شاخته شده به دست انسان قرار داشت
- این نمادی بود از کاری که قرار بود خدا در مسیح انجام دهد.
- و میبینیم که در طول تاریخ قوم اسرائیل از کلام خدا و احکام او فاصله گرفت و خدا هم از طریق اجازه دادن به دشمان آنها برای غلبه بر آنها، ایشان را داوری کرد.
- نهایتا آنها به بابل در اسارت رفتند.
- در بابل آنها اسیر بودند و بابل نماد تشویش است… کلیساهای فرقهای امروز در تشویش هستند بدون اینکه حتی این را بدانند.
- هرچند که ممکن است که الهیدانان برجستهای هم وجود داشته باشند…. ولی همه در تشویش هستند.
- آنها خدایی را که مدعی پرستش آن هستند نمیشناسند… هیچ تفاوتی با قائن در باغ عدن ندارند.
- قبل از بابل اسرائیل در معبد پرستش میکرد
- در بابل آنها با فلسفه، تفکرات انسانی و الاهیات آشنا شدند.
- وقتی به بابل رفتند دارای کهانت، معبد و کلام بودند
- وقتی از آنجا خارج شدند با ربّیها، کنیسه و تلمود کتاب تاریخ اساطیری اسرائیل) بیرون آمدند
شرحی بر هفت دورهی کلیسا، عصر کلیسای اسمیرنا
13 وقتی اسرائیل وارد اتحادهای غیرمشروع با دنیا شد و مشارکت از طریق ازدواج را شکل داد، درنهایت روزی رسید که جهان غلبه یافت و بابل، قوم خدا را به اسارت برد. حال، وقتی به اسارت رفتند، با داشتن کهانت یک هیکل و کلام اسیر شدند. ولی وقتی آنها از اسارت برگشتند، ربیها، الهیدانان فریسی، کنیسه و تلمود را داشتند. زمانیکه عیسی آمد، آنقدر فاسد بودند که او آنها را از پدرشان ابلیس خواند، علیرغم اینکه از نظر جسمانی فرزندان ابراهیم بودند. در این دوره نیز ما شاهد وقوع چنین چیزی هستیم. هرچند همانگونه که «تمام اسرائیل»، اسرائیل نیست، بلکه فقط یک گروه کوچک اسرائیلی روحانی بودند؛ پس همیشه یک گروه کوچک مسیحیان راستین خواهند بود، عروس عیسی مسیح، در زمانیکه او به سراغ خاصان خود آید.
حزقیال 8 : 1 – 6
۱ و در سال ششم در روز پنجم از ماه ششم، چون من در خانه خود نشسته بودم و مشایخ یهودا پیش من نشسته بودند، آنگاه دست خداوند یهوه در آنجا بر من فرود آمد ۲ و دیدم که اینک شبیهی مثل صورت آتش بود یعنی از نمایش کمر او تا پایین آتش و از کمر او تا بالا مثل منظر درخشندگی مانند صورت برنج لامع ظاهر شد ۳ و شبیه دستی دراز کرده، موی پیشانی مرا بگرفت و روح، مرا در میان زمین و آسمان برداشت و مرا در رؤیاهای خدا به اورشلیم نزد دهنه دروازه صحن اندرونی که بطرف شمال متوجّه است بُرد که در آنجا نشیمنِ تمثالِ غیرتِ غیرت انگیز میباشد. ۴ و اینک جلال خدای اسرائیل مانند آن رؤیایی که در هامون دیده بودم ظاهر شد ۵ و او مرا گفت: «ای پسر انسان چشمان خود را بسوی راه شمال برافراز!» و چون چشمان خود را بسوی راه شمال برافراشتم، اینک بطرف شمالی دروازه مذبحْ این تمثالِ غیرتْ در مدخل ظاهر شد ۶ و او مرا گفت: «ای پسر انسان آیا تو آنچه را که ایشان میکنند میبینی؟ یعنی رجاسات عظیمی که خاندان اسرائیل در اینجا میکنند تا از مَقْدَس خود دور بشوم؟ امّا باز رجاسات عظیمتر خواهی دید.
این دقیقا ما را در متی 15 قرار میدهد
متّی 15 : 7 – 11
۷ ای ریاکاران، اشعیاء درباره شما نیکو نبوّت نموده است که گفت: ۸ این قوم به زبانهای خود به من تقرّب میجویند و به لبهای خویش مرا تمجید مینمایند، لیکن دلشان از من دور است ۹ پس عبادت مرا عبث میکنند زیرا که احکام مردم را بمنزله فرایض تعلیم میدهند ۱۰ و آن جماعت را خوانده، بدیشان گفت: «گوش داده، بفهمید؛ ۱۱ نه آنچه به دهان فرو میرود انسان را نجس میسازد بلکه آنچه از دهان بیرون میآید انسان را نجس میگرداند.
- بعد از بابل، فریسیان در یک ردهی الهدانان قرار داشتند و نه در هدایت خدا
- قوم رهبری و هدایت انسان را انتخاب کرده بود … دقیقا کاری است که وقتی خدا را بعنوان پادشاه رد کردند انجام دادند و از نبی خواستند تا برایشان پادشاهی نصب کند تا مانند سایر مردم جهان بشوند.
اوّل سموئیل 8 : 4 – 7
۴ پس جمیع مشایخ اسرائیل جمع شده، نزد سموئیل به رامه آمدند ۵ و او را گفتند: «اینک تو پیر شدهای و پسرانت به راه تو رفتار نمینمایند. پس الآن برای ما پادشاهی نصب نما تا مثل سایر امّتها بر ما حکومت نماید ۶ و این امر در نظر سموئیل ناپسند آمد، چونکه گفتند: «ما را پادشاهی بده تا بر ما حکومت نماید.» و سموئیل نزد خداوند دعا کرد ۷ و خداوند به سموئیل گفت: «آواز قوم را در هر چه به تو گفتند بشنو، زیرا که تو را ترک نکردند بلکه مرا ترک کردند تا بر ایشان پادشاهی ننمایم.
- پس در متّی 24 میبینیم که یک خادم امین باید فرزندان خدا را خدمت کند
- از آنها انتظار میرود که فرزندان را با کلام آشکارا تفسیر شده زمان خوراک بدهند.
- ما ثمرهی داشتن تفاسیر شخصی از کلام را میدانیم …. بطور مثال فریسیان در دوران عیسی
- نبی به ما میید که اگر کلام فقط مکتوب باشد میتواند مورد سوال قرار گیرد… ولی باید آشکار شود تا شما بتوانید حقیقت آن را دریابید.
- کلام میگوید، کلام موعود زمان آن را آشکار میند، سپس کلام تفسیر شده و باید اثبات شود.
اشعیا 55 : 11 همچنان کلام من که از دهانم صادر گردد خواهد بود. نزد من بی ثمر نخواهد برگشت بلکه آنچه را که خواستم بجا خواهد آورد و برای آنچه آن را فرستادم کامران خواهد گردید.
مهر اوّل، جفرسونویل، 0318 – 63
75 و بعد ما پیش آمدن هفت رعد اسرار آمیز را داریم که حتّی مکتوب هم نشده است. ایمان دارم که توسط آن هفت رعد که در این ایّام آخر مکشوف خواهد شد برای اینکه عروس را برای ایمان ربوده شده جمع کند. با آنچه که الان داریم قادر به انجام آن نیستیم. یک چیزی هست که ما باید یک قدم جلوتر برویم. ما حتی به اندازهی کافی نمیتوانیم ایمان برای شفا یافتن داشته باشیم. باید آنقدر ایمان داشته باشیم تا در یک آن تبدیل شویم و از این جهان ربوده شویم، اگر خدا بخواهد بعد از اندکی این را خواهیم دید که کجا مکتوب شده است.
یک محاکمه، توسان 0427-64
160. امّا این دوران، میخواهم دربارهی آن بر روی جایگاه شهادت بدهم. این امر شخصی را ببخشیدف چون شهادت باید شخصی باشد و باید درست باشد. چون میدانم کسی که از او دفاع میکنیم کیست، و او میداند که این درست است یا نه.
161. ایمان دارم که در ایّام آخر زندگی میکنیم، و پیغام یک دورهی دیگر مناسب این دوره نخواهد بود. نمیتواند. باید پیغامی برای امروز باشد، نه چیزی که ده سال قبل بوده است. پیغام این دوره، این نسل، کلام این را میگوید. بعد اگر کلام این را وعده میدهد، باید چیزی باشد که آن را اثبات کند.
162. و این دلیلی است که وقتی عیسی برای نخستین بار بر روی زمین آمد نتوانستند او را بپذیرند، چون داشتند در در یک سنبت زندگی میکردند. عیسی به آنه گفت: “کتب را تفتیش کنید، آنهاست که بر من شهادت میدهند.”
گفتند که: “ما شاگردان موسی هستیم”
163 او گفت: “اگر شاگردان موسی بودید به من ایمان میآوردید، چون موسی دربارهی من مکتوب کرد. کتب را تفتیش کنید.”
164. و آن افراد کور سنّتی، و در عین حال مردانی مقدّس و خوب بودند، هیچکس نمیتوانست دست بر روی زندگی آنها بگذارد. آنها مردان خوبی بودند، توسط شریعت در جهت خوب بودن حرکت میکردند. و آنها در این تعلیم یافته بودند، نسل بعد نسل فرزندان آنها، نوههایشان، فرزندان نوههای آنها همه باید کاهن میبودند، لاوی. و درعین حال این افراد، در آموزش خود، که چیزی به جر مدرسهی کتاب مقدّس و دانشکدهی الاهیات نمیشناختند، آنقدر کور بودند که نتوانستند او را ببینند
- خادم امین و راستین در چه چیزی امین است؟
- او باید به کلام مکشوف دورهی خود امین باشد.
- این کلام را از کجا دریافت میکند؟
- او باید آن را از نماینده و نشانگر خدا در آن دوره دریافت کند.
- یعنی چشم و دیدهبان بدن یا آن دوره. چشم دریچهی ورودی بدن است
- و بدن، عروس عیسی مسیح
- در دوران لوتر، او چشم بدن بود، یک خادم امین پس میبایست عادلشمردگی به امین را چنانکه لوتر موعظه کرده بود موعظه میکرد.
- در دوران وسلی به همانصورت و در دوران ما هم یک خادم امین، پیغام برادر برانهام را همانطورکه او از خدا دریافت کرد موعظه میکند.
مسح شدگان زمان آخر، جفرسونویل 0725 – 65
269 می خواهم شما که به این نوار گوش میکنید این را با اطمینان بدانید. شاید با خود فکر کرده باشیدکه سعی میکردم بگویم که این منم که بانی این پیغام هستم. من هیچ چیز ندارم و چیزی بیش از یک صدا نیستم، و اگر قصد فریب کسی را داشتم، صدای من بهترین داور بر علیه من خواهد بود. امّا این ارادهی پدر من است و من برای انجام آن تعیین شدهام.
این من نبودم که در آن رودخانه ظاهر شدم. هنگامیکه ظاهر شد من فقط آنجا ایستاده بودم. این من نیستم که این کارها را انجام میدهم و این اموری را که دقیقاً رخ میدهد را پیش گویی میکنم. من فقط کسی هستم که وقتی او این کار را میکند، به آن نزدیک هستم. این تنها، صدایی است که او برای گفتن آن استفاده کرد. این چیزی نیست که من از قبل میدانستم، بلکه چیزی است که زمانیکه او از این طریق صحبت کرد، به من سپرده شد. این من نیستم، این فرشتهی هفتم نبود. اوه، نه! این آشکار شدن پسر انسان بود. این فرشته نبود. پیغام او، این رازی بود که خدا آن را گشود. این انسان نیست، خداست. پسر انسان، مسیح است. او کسی است که از آن زیست میکنید. شما از یک انسان زیست نمیکنید، یک انسان، کلامش زایل میگردد. بلکه شما از بدن کلام زایل نشدنی، از پسر انسان زیست میکنید.
چارچوب و پروتوکل خدا در فرستادن کلامش:
- کلام خدا به عیسی مسیح پسر خدا، به فرشتهی آسمانی، به فرشتهی زمینی، به خدمت پنجگانه، به کلیسا
- باید خودتان را در این روند ببینید.
- شما هرگز پیغام خودتان را موعظه نمی کنید یا تفسیری که از پیغام دارید
خادم امین
افسسیان 4 : 11 – 15
۱۱ و او بخشید بعضی رسولان و بعضی انبیا و بعضی مبشرین و بعضی شبانان و معلمان را ۱۲ برای تکمیل مقدسین، برای کار خدمت، برای بنای جسد مسیح، ۱۳ تا همه به یگانگی ایمان و معرفت تام پسر خدا و به انسان کامل، به اندازه قامت پری مسیح برسیم. ۱۴ تا بعد از این اطفال متموج و رانده شده از باد هر تعلیم نباشیم، از دغابازی مردمان در حیله اندیشی برای مکرهای گمراهی؛ ۱۵ بلکه در محبت پیروی راستی نموده، در هر چیز ترقی نماییم در او که سر است، یعنی مسیح؛
افسسیان 5 : 25
ای شوهران زنان خود را محبت نمایید، چنانکه مسیح هم کلیسا را محبت نمود و خویشتن را برای آن داد. ۲۶ تا آن را به غسل آب بوسیله کلام طاهر ساخته، تقدیس نماید،
اوّل تسالونیکیان 2 : 9
زانرو که ای برادران محنت و مشقت ما را یـاد میدارید زیرا که شبانه روز در کار مشغول شـده، به انجیـل خـدا شمـا را موعظـه میکردیم که مبادا بر کسی از شما بار نهیم.
اعمال 26 : 16 – 18
۱۶ و لیکن برخاسته، بر پا بایست زیرا که بر تو ظاهر شدم تا تو را خادم و شاهد مقرر گردانم بر آن چیزهایی که مرا در آنها دیدهای و بر آنچه به تو در آن ظاهر خواهم شد ۱۷ و تو را رهایی خواهم داد از قوم و از امّتهایی که تو را به نزد آنها خواهم فرستاد، ۱۸ تا چشمان ایشان را باز کنی تا از ظلمت به سوی نور و از قدرت شیطان به جانب خدا برگردند تا آمرزش گناهان و میراثی در میان مقدسین بوسیله ایمانی که بر من است بیابند.
خادم شرور
خادم شرور قوم را فریب میدهد: متّی 7 ، این خادمین فریب خوردهاند و فکر میکنند که امین هستندف این بخاطر عطایایی است که بدان مسح شدهاند. و تفکرات و تفاسیر خود را موعظه میکنند و فکر مینند که حقیقت است چون نتیجه میگیرند و برکات عمومی را دریافت میکنند.
متّی 7 : 15 – 23
۱۵ «اما از انبیای کذَبِه احتراز کنید، که به لباس میشها نزد شما میآیند ولی در باطن، گرگان درنده میباشند ۱۶ ایشان را از میوههای ایشان خواهید شناخت. آیا انگور را از خار و انجیر را از خس میچینند؟ ۱۷ همچنین هر درخت نیکو، میوه نیکو میآورد و درخت بد، میوه بد میآورد. ۱۸ نمیتواند درخت خوب میوه بد آوَرد، و نه درخت بد میوه نیکو آوَرد. ۱۹ هر درختی که میوه نیکو نیاورد، بریده و در آتش افکنده شود ۲۰ لهذا از میوههای ایشان، ایشان را خواهید شناخت. ۲۱ نه هر که مرا «خداوند، خداوند گوید داخل ملکوت آسمان گردد، بلکه آنکه اراده پدر مرا که در آسمان است بجا آورد. ۲۲ بسا در آن روز مرا خواهند گفت: «خداوندا، خداوندا، آیا به نام تو نبوّت ننمودیم و به اسم تو دیوها را اخراج نکردیم و به نام تو معجزات بسیار ظاهر نساختیم؟ ۲۳ آنگاه به ایشان صریحاً خواهم گفت که «هرگز شما را نشناختم! ای بدکاران از من دور شوید!
- این خادم مسح شده در اینجا فکر میکند که دارد خدا را خدمت میکند
- او تمام نشانههای ظاهری بودن با خدا را دارد
- هرچند که آن خادم، شرور است
- از میوههایشان ایشان را خواهید شناخت، نه با مسحی که دارند
- بلکه با کلامی که موعظه میکنند.
- خادمین کذبه، کلام کذبه را میآورند… یک تفسیر شخصی، کلام یک دورهی دیگر، کلامیکه با افزودن و یا کسر کردن آلوده کشته است.
صادقانه در اشتباه
سه نوع از ایمانداران، جفرسونویل 1124 – 63
181 آنها، سپس آنها چه میکنند؟ متوجه میشویم که آنها، این افراد، این ایمانداران، به اصطلاح ایماندار هستند، اما در شکل مذهب و از شناختن حقیقت کلام خدا باز میمانند، چون برخلاف چیزی است که به آن ایمان دارند. میبینید؟
182. اینکه شما به چه ایمان دارید، چقدر به آن وفادار هستید، چقدر مذهبی هستید، کمترین فرقی نمیکند و کوچکترین ارتباطی به این ندارد. صداقت هیچ ارتباطی به آن ندارد. من مردم بسیار صادقی را دیدهام. من کافرانی را دیدهام که فرزندانشان را میسوزانند و یا آنها را خوراک کروکودیلها مینمایند، مادرها و بچههایشان را. این بیش از کاری است که یک مسیحی انجام میدهد. میبینید؟ آنها صادقانه ایمان دارند، صادقانه. اما صادقانه در اشتباه هستند.
183. مردم میگویند: “خوب، این کلیسا دوام آورده است.” اگر این برخلاف کلام خدا باشد، شما صادقانه اشتباه میکنید. “خوب، حالا ببین، من به چنین چیزی ایمان ندارم.” درحالیکه کتابمقدس میگوید که اینگونه بوده است. میبینید؟ “من باور ندارم که ما باید این را انجام دهیم.” اهمیتی نمیدهم که فکر میکنید لازم نیست چه کاری را انجام دهید. خدا گفته است که این باید انجام شود.
حرقیال 8 : 4 – 18
۴ و اینک جلال خدای اسرائیل مانند آن رؤیایی که در هامون دیده بودم ظاهر شد. ۵ و او مرا گفت: «ای پسر انسان چشمان خود را بسوی راه شمال برافراز!» و چون چشمان خود را بسوی راه شمال برافراشتم، اینک بطرف شمالی دروازه مذبحْ این تمثالِ غیرتْ در مدخل ظاهر شد۶ و او مرا گفت: «ای پسر انسان آیا تو آنچه را که ایشان میکنند میبینی؟ یعنی رجاسات عظیمی که خاندان اسرائیل در اینجا میکنند تا از مَقْدَس خود دور بشوم؟ امّا باز رجاسات عظیمتر خواهی دید. ۷ پس مرا به دروازه صحن آورد و دیدم که اینک سوراخی در دیوار است ۸ و او مرا گفت: «ای پسر انسان دیوار را بکن.» و چون دیوار را کنْدَم، اینک دروازهای پدید آمد ۹ و او مرا گفت: «داخل شو و رجاسات شَنیعی را که ایشان در اینجا میکنند ملاحظه نما. ۱۰ پس چون داخل شدم، دیدم که هر گونه حشرات و حیوانات نجس و جمیع بتهای خاندان اسرائیل بر دیوار از هر طرف نقش شده بود. ۱۱ وهفتاد نفر از مشایخ خاندان اسرائیل پیش آنها ایستاده بودند و یازنیا ابن شافان در میان ایشان ایستاده بود و هر کس مجمرهای در دست خود داشت و بوی ابر بخور بالا میرفت. ۱۲ و او مرا گفت: «ای پسر انسان آیا آنچه را که مشایخ خاندان اسرائیل در تاریکی و هر کس در حجرههای بتهای خویش میکنند دیدی؟ زیرا میگویند که خداوند ما را نمیبیند و خداوند این زمین را ترک کرده است ۱۳ و به من گفت که باز رجاسات عظیمتر از اینهایی که اینان میکنند خواهی دید ۱۴ پس مرا به دهنه دروازه خانه خداوند که بطرف شمال بود آورد. و اینک در آنجا بعضی زنان نشسته، برای تَمُّوز میگریستند. ۱۵ و او مرا گفت: «ای پسر انسان آیا این را دیدی؟ باز رجاسات عظیمتر از اینها را خواهی دید. ۱۶ پس مرا به صحن اندرونی خانه خداوند آورد. و اینک نزد دروازه هیکل خداوند در میان رواق و مذبح به قدر بیست و پنج مرد بودند که پُشتهای خود را بسوی هیکل خداوند و رویهای خویش را بسوی مشرق داشتند و آفتاب را بطرف مشرق سجده مینمودند. ۱۷ و به من گفت: «ای پسر انسان این را دیدی؟ آیا برای خاندان یهودا بجا آوردن این رجاسات که در اینجا بجا میآورند سهل است؟ زیرا که زمین را از ظلم مملّو ساختهاند و برای هیجان خشم من بر میگردند و هان شاخه را به بینی خود میگذارند. ۱۸ بنابراین من نیز در غضب، عمل خواهم نمود و چشم من شفقت نخواهد کرد و رحمت نخواهم فرمود و اگرچه به آواز بلند به گوش من بخوانند، ایشان را اجابت نخواهم نمود.
- رهبری کاذب و دروغین در نهایت منجر به مصلوب کردن کلام خواهد شد، مانند خداوندمان عیسی در دوران خود و تأثیر کلام مکشوف شده در دوران ما.
مرقس 15 : 9 – 13
۹ پیلاطس در جـواب ایشان گفت: «آیا میخواهیـد پادشاه یهود را برای شما آزاد کنم ۱۰ زیـرا یافته بود که روسای کهنه او را از راه حسد تسلیم کرده بودند. ۱۱ اما روسای کهنه مردم را تحریـض کـرده بودند که بلکه براَبا را بـرای ایشـان رهـا کنـد ۱۲ پیلاطس باز ایشان را در جواب گفت: «پس چه میخواهید بکنم با آن کس که پادشاه یهودش میگویید؟ ۱۳ ایشان بار دیگر فریاد کردند که «او را مصلوب کن!»
عبرانیان 6 : 4 – 6
۴ زیرا آنانی که یک بار منور گشتند و لذت عطای سماوی را چشیدند و شریک روحالقدس گردیدند ۵ و لذت کلام نیکوی خدا و قوات عالم آینده را چشیدند، ۶ اگر بیفتند، محال است که ایشان را بار دیگر برای توبه تازه سازند، در حالتی که پسر خدا را برای خود باز مصلوب میکنند و او را بی حرمت میسازند.
- دوهزار سال پیش این رهبری کلیسا بود که عیسی مسیح را مصلوب نمود.
- عیسی مسیح ظهور و آشکارسازی کلام برای دورهی خود بود و در یک بدن فیزیکی قرار داشت.
- امروز ما یک بدن فیزیکی نداریم بلکه یک بدن روحانی داریم که کلام را دربر دارد
- امروز نمیتوانیم لزوما بدن فیزیکی را بکشیم یا مصلوب کنیم
- بلکه آنها تفسیر کلام را آنگونه که توسط نمایندهی خدا به ما سپرده شده مصلوب مینند.
- امروز چطور اینکار را میکنند؟…. با بستن درها به روی برادر برانهام کلام را از کلیسا بیرون گذاشتند و همچنان هم همینکار را میکنند.
- آنها عاشق نان و ماهی بودند…. معجزههایی که در خدمت برادر برانهام دیدند
- امّا قادر به هضم کلام خدا نبودند.
مکاشفه 3 : 20
۲۰ اینک بر در ایستاده میکوبم؛ اگر کسی آواز مرا بشنـود و در را باز کنـد، به نـزد او درخواهم آمد و با وی شـام خواهـم خـورد و او نیـز با مـن.
رهبری کاذب امروز:
اعمال 20 : 28 – 32
۲۸ پس نگاه دارید خویشتن و تمامی آن گله را که روحالقدس شما را بر آن اسقف مقرر فرمود تا کلیسای خدا را رعایت کنید که آن را به خون خود خریده است ۲۹ زیرا من میدانم که بعد از رحلت من، گرگان درنده به میان شما درخواهند آمد که بر گله ترحم نخواهند نمود، ۳۰ و از میان خود شما مردمانی خواهند برخاست که سخنان کج خواهند گفت تا شاگردان را در عقب خود بکشند. ۳۱ لهذا بیدار باشید و به یاد آورید که مدت سه سال شبانه روز از تنبیه نمودن هر یکی از شما با اشکها باز نایستادم. ۳۲ و الحال ای برادران شما را به خدا و به کلام فیض او میسپارم که قادر است شما را بنا کند و در میان جمیع مقدسین شما را میراث بخشد.
- رهبران در لباس گرگ نزدیک نمیشوند….بلکه خودشان را مانند گوسفند نشان میدهند
- از ابتدا در مکر هستند
- آنها مثل گرگ نمیآیند… چون اگر اینکار را بکنند گوسفندان فرار خواهند کرد.
- هدف آنها این است که گوسفندان را فریب دهند تا آنها را تا کشتارگاه دنبال کنند.
- این گرگها قصد ندارند به گوسفندان علق به جهت خوراک بدهند… میخواهند آنها را بکشند.
- این خادمین هرگز به کلام مکشوف منوّر نشده بودند.
- چون محال است که به راستی منور شوید و از آن بیفتید.
- آنها فقط تظاهر به درک کلام کردند … شاید پیغامی هم بودند!!!
- یک خادم راستین در برابر این افراد از گلّه محافظت میکند.
عصر کلیسای افسس، جفرسونویل 1205 – 60
84. حال آیه اول؛ او در حال انجام چه کاری است؟ در حال درود و سلام گفتن به آنهاست. “به فرشتهی کلیسای در افسس (خطاب به یوحنا) بنویس که این را میگوید او که هفت ستاره را به دست راست خود دارد و در میان هفت چراغدان طلا میخرامد” (این سلام گفتن است.)
85. حال در آیه دوم و سوم، او آنها را تشویق میکند:
“میدانم اعمال تو را و مشقت و صبر تو را و اینکه متحمل اشرار نمیتوانی شد و آنانی را که خود را رسولان میخوانند و نیستند، آزمودی و ایشان را دروغگو یافتی.”
86. میدانید، در این اولین دوره، ارتداد داشت شکل میگرفت، همان جا شروع شده بود. زیرا کلیسای راستین و برگزیده که میخواست فرامین کتابمقدس را حفظ کند و کلامی را که عیسی در شهادت خویش گفته بود تا نگه دارد، از همان زمان شروع به کناره رفتن کرده بود. جریانی داشت شروع میشد، معلمین کذبهای بودند که برخاسته بودند، افرادی بودند که بر خلاف کتابمقدس رفتار میکردند و تعلیم غلط میدادند و میخواستند چیزی بیاورند و یا چیزی اضافه کنند.
87. به همین دلیل بود که او مکاشفهی خویش را به کلیسا داد و گفت: “هر که چیزی بر آن بیفزاید و یا کم کند سهم او از درخت حیات منقطع خواهد شد.” این یعنی در کلام خدا مداخله نکنید. مهم نیست چه کسی را میرنجانید یا چه چیزی شما را میرنجاند، فقط کلام را بگویید. درست به همان صورتی که اینجا مکتوب است، به همان طریق ما نیاز به هیچ چیز عظیم دیگری نداریم. ما به کشیش یا چیز دیگری که آن را برای ما تفسیر کند، نیازی نداریم. خدا خود مفسر آن است. اوست که تفسیر را میدهد.
مکاشفه 22 : 18 – ۲۰
۱۸ زیرا هر کس را که کلام نبوت این کتاب را بشنود، شهادت میدهم که اگر کسی بر آنها بیفزاید، خدا بلایای مکتوب در این کتاب را بر وی خواهد افزود. ۱۹ و هر گاه کسی از کلام این نبوت چیزی کم کند، خدا نصیب او را از درخت حیات و از شهر مقدس و از چیزهایی که در این کتاب نوشته است، منقطع خواهد کرد. ۲۰ او که بر این امور شاهد است، میگوید: «بلی، به زودی میآیم!» آمین. بیا، ای خداوند عیسی!
- شیطان کلام خدا را برای حوّا موعظه کرد، امّا آن بخش از کلام خدا را تغییر داد و به جای اینکه بگوید هرآینه خواهید مرد …. او یک حرف ن اضافه کرد، هرآینه نخواهید مرد
- و حوّا مرد و همه مردند.
- پس خادم امین همیشه نسبت به کلام دورهی خود امین است و این امانتداری از یک درک درست و دقیق نشأات میگیرد
- در حالیکه خادم شرور همواره در توهم درست بودن است و از تفکرات خود بهجای کلام خدا استفاده میکند.