برگزیدگان

آیا خدا امروز برای کلیسا پیغام نبوتی می فرستد؟

بسیاری از معلمین می‌گویند که ما در ایام آخر هستیم.

کتاب‌مقدس باید در ایام ما محقق شود، به همین دلیل لازم است که خدمت نبوتی ظاهر شود و ما را در این رویدادها هدایت کند، درست مانند انبیای کتاب‌مقدس.

کتاب‌مقدس باید در ایام ما محقق شود، به همین دلیل لازم است که خدمت نبوتی ظاهر شود و ما را در این رویدادها هدایت کند، درست مانند انبیای کتاب‌مقدس.

می‌خواهم فقط با استفاده از کتاب‌مقدس به شما نشان دهم که وعده‌ی آمدن پیغام نبوتی به کلیسا از طریق یک نبی داده شده است.

“در آن زمان ملکوت آسمان مثل ده باکره خواهد بود که مشعل‌های خود را برداشته، به استقبال داماد بیرون رفتند.” انجیل متی 1:25

این آیه‌ای ‌درمورد زمان آخر است. عیسی در باب 24 انجیل متی ‌درمورد نشانه‌های زمان آخر صحبت می‌کند و همین‌که باب 25 آغاز می‌شود، او می‌گوید: “در آن زمان” به معنای زمان آخر. او ملکوت آسمان را به ده باکره تشبیه می‌کند. این ‌درمورد آسمان صحبت نمی‌کند، بلکه ‌درمورد کلیسای روی زمین صحبت می‌کند. هفت مثال انجیل متی باب 13 را بخوانید. ملکوت آسمان دارای گندم و کرکاس است و حتی شیطان آنجا در کار است. این ‌درمورد دوره‌ی زمانی کلیسا صحبت می‌کند.

“و از ایشان پنج دانا و پنج نادان بودند.” انجیل متی 2:25

او دو نوع باکره را به ما معرفی می‌کند، باکره‌ی دانا و باکره‌ی نادان. هر دو آنها باکره هستند، آنها در نظر خدا پاک و خالص هستند. آنها نجات یافته و تقدیس شده‌اند.

“اما نادانان مشعل‌های خود را برداشته، هیچ روغن با خود نبردند.” انجیل متی 3:25

به آنها نادان گفته می‌شود، چون آماده نبودند. آنها هیچ روغنی با خود نبردند.

“لیکن دانایان، روغن در ظروف خود با مشعل‌های خویش برداشتند.” انجیل متی 4:25

باکره‌های دانا برای پر کردن مشعلشان روغن اضافی با خود بردند. باکره‌های نادان این کار را نکردند.

“و چون آمدن داماد بطول انجامید، همه پینکی زده، خفتند.” انجیل متی 5:25

آتش احیاء مرده بود و آنها دیگر با آتش منتظر بازگشت مسیح نبودند.

“و در نصف شب صدایی بلند شد که اینک داماد می‌آید. به استقبال وی بشتابید.” انجیل متی 6:25

در اینجا می‌خواهم به مراسم عروسی‌های یهودی اشاره کنم. داماد با همراهانش به خانه‌ی عروس می‌آید. عروس خود را آماده کرده و با همراهانش بیرون می‌رفت تا منتظر آمدن داماد باشد. داماد چند ساقدوش داشت که یکی از آنها بهترین دوست او بود و بعنوان سخنگوی داماد عمل می‌کرد. پیش از رسیدن همراهان داماد، بهترین دوست داماد جلوتر رفته و داد می‌زد: “داماد در اینجاست، بیرون آمده و او را ملاقات کنید.”

این پیغامی است که کلیسا را دعوت می‌کند تا آماده‌ی آمدن خداوند باشد. برای اینکه پیغامی به کلیسا (عروس مسیح) فرستاده شود، باید پیغامی نبوتی وجود داشته باشد. این پیغام دو بخش دارد: “داماد در اینجاست” و “آمده او را ملاقات کنید.”

“7 پس تمامی آن باکره‌ها برخاسته، مشعل‌های خود را اصلاح نمودند. 8 و نادانان، دانایان را گفتند: «از روغن خود به ما دهید زیرا مشعل‌های ما خاموش می‌شود.»” انجیل متی 7:25-8

در اینجا می‌بینیم که باکره‌های نادان در چراغدان خود روغن داشتند، چون چراغشان روشن بود، اما در حال خاموش شدن بود.

“اما دانایان در جواب گفتند: «نمی‌شود، مبادا ما و شما را کفاف ندهد. بلکه نزد فروشندگان رفته، برای خود بخرید.»” انجیل متی 9:25

دانایان نمی‌توانند به نادانان روح‌القدس را بدهند. آنها باید برای دریافتش به منبع آن بروند.

“و در حینی که ایشان به جهت خرید می‌رفتند، داماد برسید و آنانی که حاضر بودند با وی به عروسی داخل شده، در بسته گردید.” انجیل متی 10:25

باکره‌های دانا بوسیله‌ی ربودگی به ضیافت عروسی می‌روند، اما نادانان جا مانده و باید دوره‌ی مصیبت عظیم را پشت سر بگذارند، جایی‌که گریه و فشار دندان خواهد بود. باکره‌های نادان مسیحیان نجات یافته هستند، اما ربوده نمی‌شوند. آنها جا مانده و در دوره‌ی مصیبت عظیم نجات می‌یابند.

آمده او را ملاقات کنید.

“و صدایی دیگر از آسمان شنیدم که می‌گفت: «ای قوم! من از میان او بیرون آیید، مبادا در گناهانش شریک شده، از بلاهایش بهره‌مند شوید.»” مکاشفه 4:18

باکره‌ها فراخوانده می‌شوند که بیرون آمده و داماد را ملاقات کنند. این یک ارتباط روشن است. از سرّ بابل عظیم و مادر فواحش بیرون آیید. از آن سیستم بیرون آیید و به ملاقات مسیح بیایید. بسیاری نمی‌دانند که این سیستم هم‌اکنون وجود دارد، سرّ بابل عظیم. فقط چه کسی فاحشه‌ی بزرگ مکاشفه 17 است؟

“1 و یکی از آن هفت فرشته‌ای که هفت پیاله را داشتند، آمد و به من خطاب کرده، گفت: «بیا تا قضای آن فاحشه‌ی بزرگ را که بر آب‌های بسیار نشسته است به تو نشان دهم، 2 که پادشاهان جهان با او زنا کردند و ساکنان زمین، از خَمر زنای او مست شدند.» 3 پس مرا در روح به بیابان برد و زنی را دیدم بر وحش قرمزی سوار شده که از نام‌های کفر پر بود و هفت سر و ده شاخداشت. 4 و آن زن، به ارغوانی و قرمز ملبس بود و به طلا و جواهر و مروارید مزین و پیاله‌ای زرین به دست خود پر از خبائث و نجاسات زنای خود داشت. 5 و بر پیشانی‌اش این اسم مرقوم بود، سرّ و بابل عظیم و مادر فواحش و خبائث دنیا. 6 و آن زن را دیدم، مست از خون مقدسین و از خون شهدای عیسی و از دیدن او بی‌نهایت تعجب نمودم.” مکاشفه 1:17-6

در عهد عتیق زمانی‌که اسرائیل از ملل و خدایان دیگر طلب کمک می‌کرد، خدای اسرائیل انبیا را فرستاده و به قومش می‌گفت که فاحشه شده‌اند. (حزقیال 23 را بخوانید.) توجه کنید پولس برای قرنتیان چه می‌نویسد:

“2 زیرا که من بر شما غیور هستم به غیرت الهی؛ زیرا که شما را به یک شوهر نامزد ساختم تا باکره‌ای عفیفه به مسیح سپارم. 3 لیکن می‌ترسم که چنان‌که مار به مکر خود حوا را فریفت، همچنین خاطر شما هم از سادگی‌ای که در مسیح است، فاسد گردد. 4 زیرا هرگاه آنکه آمد، وعظ می‌کرد به عیسای دیگر، غیر از آنکه ما بدو موعظه کردیم، یا شما روحی دیگر را جز آنکه یافته بودید، یا انجیلی دیگر را سوای آنچه قبول کرده بودید، می‌پذیرفتید؛ نیکو می‌کردید که متحمل می‌شدید.” دوم قرنتیان 2:11-4

پولس به کلیسای اولیه ‌بعنوان باکره‌ای که نامزد مسیح است، اشاره می‌کند، اما ترس او این است که آنها تعالیم غلط را ‌درمورد عیسی، انجیل و روح‌القدس بپذیرند، و این‌چنین مرتکب زنای روحانی شده و به مسیح خیانت کنند. تاریخ کلیسا دقیقاً نشان می‌دهد که کلیسا چه کرد. کلیسای کاتولیک برزخ، پرستش مریم و مقدسین، نظام رهبری ناآشنا به کتاب‌مقدس، ایمان به سه خدا، قربانی در عشای ربانی و غیره را بدعت گذاشتند. کلیسا در طول قرون وسطی از خون شهدا سرمست بود و بیش از 60 میلیون نفر را کشت. رنگ کلیسای کاتولیک برای کاردینال‌ها سرخ و برای اسقفان ارغوانی است. کلیسای کاتولیک دارای ثروت فراوان بر روی زمین است، بیش از هر دولت یا سازمانی در دنیا. کلیسای کاتولیک نیز مادر فواحش است، از او سازمان‌های فرقه‌ای بسیاری بیرون آمد. ندای مسیح از طریق پیغام‌آورش این است: “قوم من، از او خارج شوید.”

بازگشت به ایمان اولیه

در مکاشفه باب 2 و 3 می‌بینیم که هفت کلیسا در آسیای صغیر وجود دارد. این هفت کلیسا هفت دوره‌ی مختلف زمانی را در ادوار کلیسا نشان می‌دهند. هر یک از این کلیساها پیغام خود را از طریق یک فرشته دریافت می‌کند. یوحنا باید برای فرشته‌ی هر کلیسا می‌نوشت. فرشته‌ی این کلیساها فرشته‌ای ماوراء‌الطبیعه نیستند، بلکه مانند معنی اصلی آن در زبان یونانی، به پیغام‌آوران اشاره دارد. اینها پیغام‌آوران هر دوره‌ی کلیسا هستند. آنها در هر دوره پیغامی از جانب خدا دارند و این پیغام به مردم می‌گوید که به ایمان اولیه برگردند.

کلیسای اولیه پس از مرگ رسولان به آرامی از ایمان اولیه فاصله گرفتند. در اینجا جدول زمانی کوتاهی از این فرایند را می‌بینید.


• سال 100 میلادی، اسقفان از مشایخ محلی جدا شدند.
• سال 100 میلادی، تعلیم اینکه ما از طریق تعمید آب تولد تازه می‌یابیم، شروع شد.
• سال 150 میلادی، تعمید به نام پدر، پسر و روح‌القدس توسط جاستین مارتیر اعلام شد.
• سال 150 میلادی، به تدریج داکترین نجات از طریق مقدسات کلیسا شکل می‌گیرد.
• سال 180 میلادی، اصطلاح تثلیث توسط تئوفیلوس انطاکیه معرفی شد.
• سال 200 میلادی، داکترین تولد ازلی پسر شکل گرفت.
• سال 325 میلادی، شورای نیقیه بطور رسمی خط‌ فکر تثلیثی را پذیرفت و چهار اسقف را پاتریاخ اعلام می‌کند. (روم، قسطنطنیه، انطاکیه، اسکندریه)
• سال 400 میلادی، برزخ و دعا کردن برای اشخاصی که در برزخ هستند، تعلیم داده می‌شود.
• سال 431 میلادی، مریم توسط شورای افسس ‌بعنوان مادر خدا اعلام می‌شود.
• سال 1000 میلادی، فروش آمرزش‌نامه برای بیرون آوردن مردم از برزخ آغاز شد.
تاریخ نشان می‌دهد که آغاز اصلاحات کلیسا در سال 1517 بود و بسیاری از آموزه‌های کتاب‌مقدسی بنیادین احیاء شد.
• سال 1520 میلادی، مارتین لوتر عادل شمردگی و ارجحیت کتاب‌مقدس به اقتدار کلیسا را به ایمان احیاء کرد.
• سال 1525 میلادی، اولریش زوینگلی شام خداوند را ‌بعنوان یک نماد احیاء کرد.
• سال 1525 میلادی، کانرد گربل و فلیکس مانتز تعمید بزرگسالان را احیاء کردند.
• سال 1540 میلادی، جان کالوین پیش برگزیدگی را احیاء کرد.
• سال 1740 میلادی، جان وسلی تجربه‌ی تقدس را احیاء کرد.
• سال 1830 میلادی، جان دربی درک مشیت الهی کتاب‌مقدس را احیاء کرد.
• سال 1900 میلادی، چارلز فارم درک پنطیکاستی از قدرت خدا را احیاء کرد.
• سال 1915 میلادی، رابرت ادوارد مک‌الیستر تعمید به نام عیسی مسیح و حقیقت خدای یگانه را احیاء کرد.

متأسفانه، نتیجه‌ی تمام این جنبش‌ها هزاران هزار فرقه است. این هدف خدا نبود. او می‌خواست حقیقت خود را به قومش بازگرداند و آنها را در وحدت حفظ کند.

“5 اینك‌ من‌ ایلیای‌ نبی‌ را قبل‌ از رسیدن‌ روز عظیم‌ و مَهیب‌ خداوند نزد شما خواهم‌ فرستاد. 6 و او دل‌ پدران‌ را به سوی پسران‌ و دل‌ پسران‌ را به سوی پدران‌ خواهد برگردانید، مبادا بیایم‌ و زمین‌ را به‌ لعنت‌ بزنم‌.” ملاکی 5:4-6
این وعده از مردی سخن می‌گوید که در روح ایلیا می‌آید، نه خود ایلیا. او پیش از روز مهیب و عظیم خداوند خواهد آمد. آن روزی است که خدا دنیا را پیش از سلطنت هزار ساله‌ی مسیح خواهد سوزاند. (اشعیا 12:2، 6:13 و 9، ارمیا 10:46، یوئیل 15:1 و دوم پطرس 10:3 را ببینید.) او باید دو کار انجام دهد:

1) دل‌ پدران‌ را به سوی پسران‌ برگرداند. یحیی تعمید دهنده این را تحقق بخشید. (انجیل لوقا 17:1، انجیل متی 12:11-14، انجیل یوحنا 21:1 و انجیل متی 10:17-12 را ببینید.)
2) دل‌ پسران‌ را به سوی‌ پدران‌ خواهد برگرداند، زمان آخر.

عیسی در انجیل متی 11:17 به ما می‌گوید که ایلیا در زمان آخر همه چیز را احیاء خواهد کرد. بازگرداندن کلیسا به ایمان اولیه یک خدمت خواهد بود. مردانی که در بالا از آنها نام برده شد، کلیسا را اصلاح کردند، اما ایلیای زمان آخر فرستاده می‌شود تا کلیسا را احیاء کند. سپس ملاکی 6:4 می‌گوید که ایلیا برای پیشگیری فرستاده می‌شود، تا زمین به لعنت زده نشود. (مکاشفه 6:11، موسی و ایلیا زمین را به لعنت می‌زنند.)

ایلیای زمان آخر باید در دوره‌ی فیض بیاید، تا فیض را به دنیا ارائه دهد. خدا کل زمین را به لعنت خواهد زد، نه فقط اسرائیل را. بنابراین، توسط پیغام ایلیای زمان آخر فیض را به کل دنیا ارائه می‌دهد.

مکاشفه‌ی پسر انسان

“زیرا چون برق که از یک جانب زیر آسمان لامع شده تا جانب دیگر زیر آسمان درخشان می‌شود، پسر انسان در یوم خود همچنین خواهد بود.” انجیل لوقا 24:17

این نشان می‌دهد که این پدیده‌ای جهانی خواهد بود و توسط توده‌ی مردم دیده خواهد شد، نه صرفاً سرّی که در یک مکان مخفی باشد. این امر همچنین نشان می‌دهد که نور در تاریکی می‌درخشد. در منصب نبوتی، پسر انسان اشاره به عیسی مسیح دارد. پسر انسان عنوانی مسیحایی است و در کتاب حزقیال 93 بار تکرار شده است. این عبارت به منصب نبوتی اشاره دارد. بنابراین، جهان شاهد بازگشت خدمت نبوتی خواهد بود، آشکار ساختن عیسی مسیح. عیسی خدمتش را با برملا کردن اسرار قلب‌ها آشکار ساخت. به نخستین برخورد او با پطرس، نتانائیل و زن سامری نزد چاه فکر کنید. او به همه‌ی آنها سرّی از دلشان، اسمشان، والدینشان، آدرسشان و غیره را گفت.

“25 لیکن اول لازم است که او زحمات بسیار بیند و از این فرقه مطرود شود. 26 و چنان‌که در ایام نوح واقع شد، همان‌طور در زمان پسر انسان نیز خواهد بود.” انجیل لوقا 25:17-26

عیسی سپس بیشتر ‌درمورد آنچه رخ خواهد داد و ماهیت آن توضیح داد. رعد در آیه‌ی 24 نمی‌تواند ارجاع فوری و بدیهی باشد، چون این آیه ‌درمورد ایام پسر انسان صحبت می‌کند. این نشان می‌دهد عصری که پسر انسان در آن ظهور می‌کند دوره‌ای چند ساله است. ایام نوح 120 سال بود، نه اینکه ایام پسر انسان دقیقاً همین مقدار خواهد بود، اما به روشنی اشاره می‌کند که ایام پسر انسان یک دوره‌ی زمانی است، نه یک رویداد لحظه‌ای.

“که می‌خوردند و می‌نوشیدند و زن و شوهر می‌گرفتند، تا روزی که چون نوح داخل کشتی شد، طوفان آمده همه را هلاک ساخت.” انجیل لوقا 27:17

آنها زندگی‌شان را ادامه دادند، گویی همه چیز عادی است، لیکن مطمئناً چنین نبود. همچنین توجه داشته باشید که در ایام نوح یک نبی (نوح) پیغام توبه و وارد شدن به کشتی را موعظه می‌کرد. در ایام پسر انسان نیز نبی‌ای وجود خواهد داشت که پیغام توبه و بازگشت به مسیح آشکار شده و راستین را موعظه می‌کند.

“28 و همچنان که در ایام لوط شد که به خوردن و آشامیدن و خرید و فروش و زراعت و عمارت مشغول می‌بودند. 29 تا روزی که چون لوط از سدوم بیرون آمد، آتش و گوگرد از آسمان بارید و همه را هلاک ساخت. 30 بر همین منوال خواهد بود در روزی که پسر انسان ظاهر شود.” انجیل لوقا 28:17-30

ابراهیم در طول ایام لوط بیرون از سدوم بود. خدا آمده و ابراهیم را ملاقات کرد و به او از نابودی سدوم که در راه بود گفت و مهم‌تر از آن ‌درمورد آمدن پسرش اسحاق نبوت کرد. همین‌که او این نبوت را کرد، سارا در دل خود خندید. خدا با ابراهیم صحبت کرد و گفت: “چرا سارا در دل خندید و گفت: «آیا بعد از فرسودگی‌ام مرا شادی خواهد بود، و آقایم نیز پیر شده است؟»” خدا دل سارا را تمییز داد. این از خدمتی نبوتی در زمان آخر صحبت می‌کند که اسرار دل‌ها آشکار خواهد شد و نشان می‌دهد که “عیسی مسیح دیروز امروز و تا ابدلاباد همان است.”

باز شدن کلام

“اما تو ای‌ دانیال!‌ كلام‌ را مخفی‌ دار و كتاب‌ را تا زمان‌ آخر مهر كن‌. بسیاری‌ به سرعت‌ تردد خواهند نمود و علم‌ افزوده‌ خواهد گردید.” دانیال 4:12

“8 و من‌ شنیدم‌ اما درك‌ نكردم‌. پس‌ گفتم‌: «ای‌ آقایم!‌ آخر این‌ امور چه‌ خواهد بود؟ 9 او جواب‌ داد كه‌ «ای‌ دانیال‌ برو زیرا این‌ كلام‌ تا زمان‌ آخر مخفی‌ و مختوم‌ شده‌ است‌. 10 بسیاری‌ طاهر و سفید و مصفی‌ خواهند گردید و شریران‌ شرارت‌ خواهند ورزید و هیچ‌ كدام‌ از شریران‌ نخواهند فهمید، لیكن‌ حكیمان‌ خواهند فهمید.” دانیال 8:12-10

دانیال رویایی را دریافت می‌کند، اما درکش نمی‌کند. سپس به او گفته می‌شود که سکوت کند و کتاب را تا زمان آخر مُهر کند. در آیه‌ی 8 او توضیح می‌خواهد اما دوباره به او گفته می‌شود: “این‌ كلام‌ تا زمان‌ آخر مخفی‌ و مختوم‌ شده‌ است‌.” بنابراین براساس کتاب‌مقدس ما متوجه می‌شویم که در زمان آخر کلام گشوده شده، آشکار شده و توسط قوم خدا فهمیده خواهد شد. کلام در آیه‌ی 10 می‌گوید که هیچ‌ كدام‌ از شریران‌ نخواهند فهمید، لیكن‌ حكیمان‌ خواهند فهمید.

حكیمان چه را‌ خواهند فهمید؟

همان‌طور که کلام از طریق دانیال به فرزندان اسرائیل داده شد، باز شدن کلام خدا برای قوم خدا نیز از طریق یک نبی خواهد بود.

“که به قوّت خدا محروس هستید به ایمان برای نجاتی که مهیّا شده است تا در ایام آخر ظاهر شود.” اول پطرس 5:1

پطرس این نامه را برای کلیسا می‌نویسد، او در این آیه نشان می‌دهد که چیز بیشتری ‌درمورد نجات در زمان آخر آشکار خواهد شد. دانیال می‌خواست کلام را ‌درمورد توبه درک کند، اما تا زمان آخر مُهر شد. آن کلام در کتاب‌مقدس است، اما مقرر شده که تا زمان آخر بطور کامل درک نشود. این فقط مکاشفه‌ای برای اسرائیل نیست، بلکه همان‌طور که پطرس می‌نویسد، برای کلیساست.

ما در مکاشفه باب 5 شاهد صحنه‌ای در آسمان هستیم. کتابی در دست خدا قرار دارد که به هفت مُهر مختوم شده است. یوحنا می‌بیند که هیچ کس لایق گرفتن کتاب و گشودن مُهرهای آن نیست. او می‌گرید. سپس یکی از پیران می‌گوید که گریه نکن چون شیر سبط یهودا غالب آمده است. یوحنا برمی‌گردد تا نگاه کند و در میان تخت، بره‌ای ذبح شده ایستاده بود. او لایق باز کردن مُهرها بود، چون او ما را از هر ملتی برای خدا خرید. این کتاب رستگاری است. عیسی برای گرفتن میراثش می‌آید تا بدین وسیله روند رستگاری را کامل کند. او کتاب را باز می‌کند و سپس در مکاشفه باب 10 فرشته‌ای زورآور را می‌بینیم که با توجه به خصوصیاتش متوجه می‌شویم او خود مسیح است. او در حالت روح به همراه کتابی باز، نزول می‌کند و با صدایی بلند سخن می‌گوید و زمانی‌که او این کار را انجام می‌دهد، هفت رعد به صداهای خود سخن گفتند. یوحنا قصد نوشتن داشت، ولی از انجام این کار منع شد و به او گفته شد سخنان هفت رعد را به مُهر مختوم کن.

این به کتاب مختوم شده‌ی دانیال باب 12 مرتبط است. هفت رعد سرّی را بیان می‌کنند که بر دانیال پوشیده بود. در مکاشفه 7:10 می‌بینیم که: “در ایام صدای فرشته‌ی هفتم (پیغام‌آور دوره‌ی هفتم کلیسا)، سرّ خدا به اتمام خواهد رسید، چنان‌که بندگان خود انبیا را بشارت داد.” بدین ترتیب پیغام‌آور دوره‌ی هفتم کلیسا، پیغام‌آور زمان آخر است که سرّ کتاب مختوم شده از زمان دانیال را آشکار می‌کند.

معرفی پیغام‌آور-نبی زمان آخر

در اوایل دهه‌ی 1900 یک کودک در تپه‌های کنتاکی متولد شد، خانواده‌اش گزارش دادند که هنگام تولد او نوعی نور خارق‌العاده وارد اتاق تاریک شده است. هنگامی‌که او پسر نوجوانی بود، صدایی از یک گردباد نزدیک یک درخت گفت: “هرگز مشروب ننوش، سیگار نکش و بدنت را به هیچ وجه بی‌حرمت نساز. وقتی بزرگ‌تر شوی کاری وجود دارد، که باید به انجام برسانی.”

زمانی‌که او تولد تازه یافت آن نور بار دیگر به شکل یک صلیب در انبار هیزم به او ظاهر شد. زمانی‌که او موعظه کردن در کلیسای محلی را آغاز کرد و نیازها در جامعه افزایش یافت، او شروع به دریافت رویاهایی کرد که او را هدایت می‌کرد برای کسانی که بیمار هستند، دعا کند. او نتایج را دید و مردم شفا یافتند. در سال 1933، زمانی‌که او مشغول تعمید دادن نوایمانان بود، آن نور بار دیگر ظاهر شد و همه می‌توانستند آن را ببینند و صدایی سخن گفت: “همان‌طور که یحیی تعمید دهنده فرستاده شد تا پیشرو آمدن اولیه‌ی عیسی مسیح باشد، همچنین تو به همراه یک پیغام برای آمدن ثانویه‌ی او فرستاده خواهی شد.”

در سال 1946، پس از اینکه سال‌ها شبانان به او گفتند که رویاهایش از طرف شیطان است، او به جنگل رفت تا دعا کند و برای اتفاقاتی که در زندگی‌اش می‌افتاد، جوابی دریافت کند. نوری در اتاق ظاهر شد و صدای پا به او نزدیک می‌شد، مردی با رنگ پوست گندمی که ردای سفید برتن داشت، با صدایی آشنا با او سخن گفت، صدایی که او از زمان بچگی شنیده بود. آن فرشته صحبت کرد و گفت: “نترس! من از حضور خدا فرستاده شده‌ام تا به تو بگویم که عطیه‌ی شفای الهی برای مردم دنیا به تو داده شده است. اگر صادق باشی و بتوانی مردم را متقاعد سازی که تو را باور کنند، هیچ‌ چیز جلوی دعای تو نخواهد ایستاد، حتی سرطان. آیات و معجزات عظیم در خدمت تو رخ خواهد داد و برای پادشاهان و سلاطین دعا خواهی کرد. همان‌طور که به موسی نبی، دو نشانه داده شد تا ثابت کند که از طرف خداست، به تو نیز دو نشانه داده خواهد شد. یکی دعا کردن برای بیماران خواهد بود و دیگری اینکه اسرار دل مردم را خواهی دانست.”

او به سرتاسر ایالات متحده، کانادا و دور دنیا رفت، صدها هزار نفر در جلسات او شرکت کردند و عطایا را در عمل دیدند، همچنین ده‌ها هزار نفر شفا یافتند. ناشنوا شفا یافت، نابینا دید، لنگان دویدند، اسرار قلوب آشکار گشته و مرده زنده شد. اما نه فقط همین، او شروع به دریافت حقایق موجود در کتاب‌مقدس کرد.

او در سال 1962 رویایی را دریافت کرد که در صحرای آریزونا خواهد بود و زمانی‌که هفت فرشته در شکل یک هرم به او ظاهر می‌شوند، صدای عظیم رعد شنیده خواهد شد. در مارچ سال 1963 هفت فرشته بر او ظاهر شدند و به او گفتند که به کلیسای شهرش برود و مکاشفه‌ی هفت مُهر در آنجا بر او آشکار خواهد شد. در اواخر ماه مارچ، هر روز یکی از هفت فرشته بر او ظاهر شده و تفسیر هر مُهر را آشکار می‌ساخت.

خادمی که درموردش صحبت می‌کنم ویلیام ماریون برانهام است. او در دسامبر سال 1965 فوت کرد.

تحقق یافتن کلام

ملاکی5:4-6 و انجیل متی 6:25 – برادر برانهام ایمان رسولان را زنده کرد و پیغام او ندایی در شب برای آمدن ثانویه مسیح بود. “همان‌طور که یحیی تعمید دهنده فرستاده شد تا پیشرو آمدن اولیه‌ی عیسی مسیح باشد، همچنین تو به همراه یک پیغام برای آمدن ثانویه‌ی او فرستاده خواهی شد.” خدمت ویلیام برانهام به اثبات رسید تا نشان دهنده‌ی این باشد که او دارای تفسیر درست کتاب‌مقدس بود. او تمام نقاط مبهمی را که اصلاحات ایجاد کرده بود، روشن ساخت.

“آشکار ساختن عیسی مسیح، پسر انسان از طریق خدمت نبوتی تمییز افکار و نیات دل.” انجیل لوقا 30:17

دانیال 4:12 و 8-10 ، مکاشفه باب 5 و 10 – باز شدن هفت مُهر و آشکار شدن آن به ویلیام برانهام در مارچ سال 1963.